aerate
aerate - هوادهی
verb - فعل
UK :
US :
قرار دادن گاز یا هوا در مایع یا خاک
برای افزودن گاز به مایع، به ویژه نوشیدنی
اجازه دادن به هوا روی چیزی
این چرخش بلافاصله با چنگالهای تدر یا یونجه همراه میشود و قسمتها پف کرده و هوادهی میشوند.
همانطور که اگر آب هوادهی شود بهتر است فقط نیمی از آکواریوم را پر کنید.
سپس با چنگال یا ماشین تکان داده می شود تا یونجه هوادهی شود و باد از آن عبور کند.
یک فواره برای هوادهی به حوض و همچنین گیاهان وجود دارد.
To help minimise problems a ball airstone powered by a Hoffman pump has been introduced to aerate the water.
برای کمک به به حداقل رساندن مشکلات، یک سنگ هوای توپ با نیروی پمپ هافمن برای هوادهی آب معرفی شده است.
As well as scarifying to clear out thatch, we aerate to let air into the turf and release surface water.
علاوه بر اینکه کاهگل را پاک می کنیم، هوادهی می کنیم تا هوا وارد چمن شود و آب سطحی آزاد شود.
Always aerate your system adequately especially when keeping Marines.
همیشه سیستم خود را به اندازه کافی هوادهی کنید، مخصوصاً در هنگام نگهداری تفنگداران دریایی.
oxygenate
اکسیژن
ventilate
تهویه کنید
aerify
هوا دادن
freshen
تازه کردن
بگذار نفس بکشد
هوا بده
هوا
refresh
سرد
پنکه
خالص - تصفیه
purify
وضعیت هوا
air-condition
خروجی هوا
deodorizeUS
deodorizeUS
deodoriseUK
deodoriseUK
در معرض گذاشتن
باز کن
فوت کردن، دمیدن
هوا دادن به
اکسیژن کردن
oxygenize
winnow
freshen up
نسیم
winnow
باد
waft
هوا خنک
هوای موجی
air-cool
گردش هوا
پاک کردن
circulate air
آلوده کردن
cleanse
شیرین کردن
depollute
عطر
sweeten
perfume