ambulatory
ambulatory - سرپایی
adjective - صفت
UK :
US :
relating to or describing people being treated for an injury or illness who are able to walk and who when treated in a hospital are usually not staying for the night
مربوط به یا توصیف افرادی که به دلیل آسیب یا بیماری تحت درمان هستند و قادر به راه رفتن هستند و وقتی در بیمارستان درمان می شوند، معمولاً شب را نمی مانند.
(of people being treated for an injury or illness) able to walk and when treated in a hospital usually not staying for the night in a bed
(از افرادی که به دلیل آسیب یا بیماری تحت درمان قرار می گیرند) قادر به راه رفتن هستند، و در هنگام درمان در بیمارستان، معمولاً یک شب روی تخت نمی مانند.
(of hospitals, clinics, etc.) serving patients who are able to walk and who can leave after treatment
(از بیمارستان ها، کلینیک ها و غیره) خدمات رسانی به بیمارانی که قادر به راه رفتن هستند و می توانند پس از درمان آن را ترک کنند
an ambulatory corridor
یک راهرو سرپایی
یک سرویس مراقبت سرپایی
an ambulatory surgery
یک جراحی سرپایی
ما دو مرکز جدید مراقبت سرپایی را برای بیماران خصوصی در ماه می افتتاح خواهیم کرد.
او کاملاً سرپایی است و امروز در خانه خواهد بود.
ما به زودی دو مرکز جدید مراقبت های سرپایی را افتتاح خواهیم کرد.
wandering
سرگردان
roving
دوره گرد
itinerant
رومینگ
roaming
عشایری
nomadic
ولگرد
vagrant
مشاء
peripatetic
راه رفتن
vagabond
خطاکار
wayfaring
آمبولانس
errant
عشایر
ambulant
فراری
nomad
گالاوانتینگ
fugitive
گالیوانت
galavanting
متحرک
gallivanting
گیاهی
perambulatory
محدوده
peregrine
در حال حرکت
ranging
مسافرت انگلستان
perambulant
مهاجر
مسافرت ایالات متحده
travellingUK
رانش
migratory
بی قرار
travelingUS
سر و صدا کردن
drifting
بی ریشه
unsettled
شناور
migrant
سفر
rambling
سیار
rootless
floating
journeying
mobile