angel
angel - فرشته
noun - اسم
UK :
US :
a spirit who is God’s servant in heaven and who is often shown as a person dressed in white with wings
روحی که بنده خدا در بهشت است و اغلب به صورت فردی سفید پوش با بال نشان داده می شود.
کسی که خیلی مهربان، خیلی خوب یا خیلی زیباست
هنگامی که از کسی درخواست می کنید که به شما کمک کند یا زمانی که از کسی برای کمک به شما تشکر می کنید استفاده می شود
کسی که به کسب و کارهای جدید پول می دهد، اغلب در ازای سهمی از شرکت
a spiritual being in some religions who is believed to be a messenger of God, usually represented as having a human form with wings
موجودی روحانی در برخی از ادیان که اعتقاد بر این است که فرستاده خداست که معمولاً به شکل انسانی با بال نشان داده می شود.
کسی که خیلی خوب، کمک کننده یا مهربان است
وقتی با کسی صحبت می کنید که خیلی دوست دارید و خیلی خوب می شناسید استفاده می شود
یک فرد ثروتمند که در یک شرکت جدید سرمایه گذاری می کند
in some religious traditions, a being in heaven who serves God, often represented in art as a human with wings
در برخی از سنت های مذهبی، موجودی در بهشت که خدا را خدمت می کند، اغلب در هنر به عنوان یک انسان با بال نشان داده می شود.
فرشته نیز کسی است که بسیار خوب یا مهربان است
→ angel investor
→ فرشته سرمایه گذار
یکی، احتمالاً همه فرشتگان، به آنها لبخند می زند.
خداوند غذا را به دست فرشته ای فراهم کرد.
پریمو از او می پرسد که آیا نقش یک فرشته را بازی می کرد، مثل بچه های فرشته در فیلم؟
برنی، تو یک فرشته هستی من بدون تو چه کار می کردم؟
هیولاها با همان شعور فرشته ها احیا می کنند.
Goodnight, angel.
شب بخیر فرشته
فرشتگان به او گفته بودند که کارها را با احتیاط انجام دهد، نه اینکه نمایش بزرگی از سخاوت و مهربانی انجام دهد.
انبوهی از فرشتگان
جان فرشته نیست، باور کن (= او رفتار خوبی ندارد).
Mary’s children are little angels.
فرزندان مریم فرشته های کوچکی هستند.
من به سختی می توانستم لیزا را در نقش فرشته خدمتگزار ببینم.
ممنون بابا، تو یه فرشته هستی
یک فرشته باش و برای من یک فنجان قهوه درست کن.
فرشتگان چه زمانی پول خود را پس خواهند گرفت؟
آنها این تجارت را با کمک 2 میلیون دلاری که توسط سرمایه گذاران فرشته تامین شد، شروع کردند.
او شبیه یک فرشته است.
خواننده ای که صدای یک فرشته را دارد
او یک لباس سفید با بالهای فرشته خزدار پوشیده بود.
کتابی در مورد ضد قهرمانان و فرشتگان سقوط کرده
او دوست داشت خود را فرشته ای انتقام جوی تصور کند که برای عدالت می جنگد.
We lay back in the snow and made snow angels (= a shape made by moving your arms and legs back and forward while lying in snow).
پشت برف دراز کشیدیم و فرشتگان برفی ساختیم (= شکلی که با حرکت دادن دست ها و پاها به عقب و جلو در حالی که در برف دراز کشیده اید) ساخته می شود.
طبق کتاب مقدس، فرشته ای به مریم گفت که او پسر خدا، عیسی را خواهد داشت.
یک فرشته باش و در این امر به من کمک کن.
چی شده فرشته؟
بیایید، فرشته های من، وقت خواب است.
Wealthy individual investors, known as angels, differ from lenders in that they want a stake in your business.
سرمایه گذاران فردی ثروتمند که به عنوان فرشته شناخته می شوند، با وام دهندگان تفاوت دارند زیرا می خواهند در تجارت شما سهمی داشته باشند.
تو فرشته ای هستی که این قهوه را برایم بیاوری.
روح
cherub
کروبی
seraph
سراف
apparition
ظهور
archangel
فرشته بزرگ
guardian
نگهبان
messenger
پیام رسان
specterUS
specterUS
spectreUK
spectreUK
sprite
جن
divine messenger
رسول الهی
حضور
umbra
چتر
divine being
موجود الهی
guardian spirit
روح نگهبان
heavenly messenger
رسول آسمانی
messenger of God
رسول خدا
celestial being
موجود آسمانی
God's messenger
فرشته ی محافظ
guardian angel
موجود بهشتی
heavenly being
موجود مقدس
موجود فراطبیعی
supernatural being
موجود معنوی
devil
شیطان
hellhound
سگ جهنمی
adversary
حریف
archfiend
archfiend
beast
جانور
Beelzebub
بلزبوب
dastard
بدبخت
demon
دیو
diablo
دیابلو
dybbuk
دیبوک
evil
بد
fiend
جهنم
hellion
لوسیفر
imp
مفیستوفل
lucifer
هیولا
Lucifer
خون آشام
Mephistopheles
نوزاد وحشتناک
monster
روح شیطانی
Satan
شاهزاده تاریکی
shaitan
vampire
enfant terrible
evil one
evil spirit