appal
appal - وحشتناک
verb - فعل
UK :
US :
وحشیانه این جنایت افکار عمومی را به وحشت انداخته است.
ایده اشتراک در یک اتاق او را وحشت زده کرد.
فکر این که باید همه این کارها را دوباره انجام دهم، من را به وحشت می اندازد.
این که آنها به سادگی می توانند مشکل را نادیده بگیرند، من را وحشت زده کرد.
من از کمبود پرسنل در بیمارستان وحشت کردم.
وضعیت آشپزخانه او را وحشت زده کرد.
شوکه شدن
offend
توهین کردن
disgust
انزجار
outrage
خشم
horrify
وحشتناک
revolt
شورش
nauseate
حالت تهوع
repel
دفع کردن
scandaliseUK
scandaliseUK
scandalizeUS
آمریکا را رسوا کرد
dismay
ناراحتی
sicken
مریض
astound
مبهوت
harrow
کلوخ شکن
alarm
زنگ خطر. هشدار
distress greatly
ناراحتی شدید
مو سیخ کن
appallUS
appallUS
jolt
تکان خوردن
stun
بیهوش کردن
کف
upset
ناراحت
تکان دادن
برای شش ضربه بزن
disturb
مزاحم
gross out
ناخالص
عصبانیت
insult
توهین
displease
نارضایتی
stagger
تلو تلو خوردن
تعجب
تشويق كردن
calm
آرام
ساختن
embolden
جسور کردن
hearten
جرأت دادن
عصب
لطفا
ساکت
حل کن
soothe
آرام کردن
فولاد
tranquilliseUK
tranquilliseUK
tranquilizeUS
tranquilizeUS
کمک
appease
تسکین دادن
اطمینان دادن
clarify
روشن کردن
راحتی
delight
لذت بسیار
enlighten
توضیح
توضیح دادن
explicate
خوشحال
gladden
تحریک کردن
الهام بخش
incite
سفارش
inspirit
پاکسازی
خوشحال کردن
placate
reassure