baker
baker - نانوا
noun - اسم
UK :
US :
کسی که نان و کیک می پزد، به خصوص برای فروش آنها در مغازه
شخصی که نان و کیک درست می کند یا به عنوان شغل نان و کیک می فروشد
مغازه ای که در آن نان و کیک می فروشند و گاه درست می کنند
شخصی که شغلش تهیه نان و کیک برای فروش است
پدر من فردی بسیار باز و قابل اعتماد است که زندگی خود را از نانوایی می گذراند.
هیلپرشت اگرچه به عنوان نانوایی آموزش دیده بود، اما از زمان انجام خدمت سربازی در حال پایان دادن به کار بود.
Tyneside-based baker Greggs yesterday unveiled a £1m drop in profits for 1991, reflecting the impact of the retailing recession.
گرگز، نانوایی مستقر در تاین ساید، دیروز از کاهش 1 میلیون پوندی سود در سال 1991 رونمایی کرد که منعکس کننده تأثیر رکود خرده فروشی است.
اولوف نانوایی ماهری بود که به عنوان فروشنده دوره گرد فارغ التحصیل شده بود.
نانوا، با پشت به او، نان های بیشتری را از تنور آجری بیرون می آورد.
من فقط دارم میرم نانوایی
او باید ساعت 4 صبح برای کارش به عنوان نانوایی بیدار شود.
او نانوا در یک هتل محلی بود که ساعتی 10 پوند درآمد داشت.
Their grandmother was a wonderful baker.
مادربزرگشان نانوای فوق العاده ای بود.
این روستا قصاب، نانوا و ماهی فروش دارد.