banknote

base info - اطلاعات اولیه

banknote - اسکناس

noun - اسم

/ˈbæŋknəʊt/

UK :

/ˈbæŋknəʊt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [banknote] در گوگل
description - توضیح

  • یک تکه پول کاغذی

  • a piece of printed paper money made available by a bank usually a country’s main bank


    یک تکه پول کاغذی چاپ شده که توسط یک بانک، معمولاً بانک اصلی یک کشور، در دسترس است


  • یک تکه کاغذ چاپ شده که ارزش خاصی به عنوان پول دارد

  • And occasionally small finds, some coins; a banknote in a pocket.


    و گهگاه یافته های کوچک، چند سکه. یک اسکناس در جیب

  • The last franc-denominated coin was struck some 18 months ago and the last banknote was printed last May.


    آخرین سکه فرانک حدود 18 ماه پیش ضرب شد و آخرین اسکناس در ماه می گذشته چاپ شد.

  • Could we produce to our normal high standards as many copies as possible of the enclosed 5 Naira banknote?


    آیا می‌توانیم تا حد امکان نسخه‌های بیشتری از اسکناس 5 نایرا را با استانداردهای بالا تولید کنیم؟

  • The species of tomato they chose to grow in the banknote compost is called money maker.


    گونه‌ای از گوجه‌فرنگی که آنها برای رشد در کمپوست اسکناس انتخاب کردند، پول ساز نامیده می‌شود.

example - مثال
  • forged (= illegally copied) banknotes


    اسکناس های جعلی (= کپی شده غیرقانونی).

  • a £20 banknote


    یک اسکناس 20 پوندی

  • Hidden in the suitcase were wads of banknotes.


    در چمدان دسته هایی از اسکناس پنهان شده بود.

  • They issue both banknotes and coins.


    آنها هم اسکناس و هم سکه منتشر می کنند.

synonyms - مترادف
  • greenback


    دلار سبز


  • صورت حساب


  • توجه داشته باشید

  • fiver


    پنج


  • پول کاغذی

  • tenner


    تندر

  • dollar bill


    اسکناس دلار

  • Treasury note


    اسکناس خزانه

  • Federal Reserve note


    یادداشت فدرال رزرو

  • currency


    واحد پول


  • اسکناس

  • green-back


    مدافع سبز


  • سبز بلند

  • dollar


    دلار


  • سست

  • flimsy


    پوست


  • نان


  • پول


  • پول نقد


  • خمیر

  • dough


    پول تاشو

  • folding money


    ابزار قابل مذاکره

  • negotiable instrument


    برات


  • ارز امانی

  • fiduciary currency


    پول بدون پشتوانه

  • fiat money


    دودکن

  • smacker


    یکی

  • one


    استخوان


  • تنها


  • صدف

  • clam


antonyms - متضاد
  • coin


    سکه


  • پلاستیک

  • polymer


    پلیمر

  • polystyrene


    پلی استایرن

  • vinyl


    وینیل

  • polyethylene


    پلی اتیلن

  • polypropylene


    پلی پروپیلن

  • acrylic


    اکریلیک

  • PVC


    پی وی سی

  • polyvinyl chloride


    کلرید پلی وینیل

  • synthetic polymer


    پلیمر مصنوعی

  • methyl methacrylate


    متیل متاکریلات

  • PMMA


    PMMA

لغت پیشنهادی

san

لغت پیشنهادی

frenetic

لغت پیشنهادی

groupies