circuitry
circuitry - مدار
noun - اسم
UK :
US :
یک سیستم مدارهای الکتریکی
مدارهایی که یک دستگاه الکتریکی یا الکترونیکی شامل یک سیستم واحد در نظر گرفته می شود
the connected arrangement of the wires and other parts of a closed system through which electricity can flow
آرایش متصل سیم ها و سایر قسمت های یک سیستم بسته که از طریق آن جریان الکتریسیته می تواند جریان یابد
آنها مدار توجه انتخابی را انتخاب می کنند.
کابین پر از گرد و غبار، دود و بوی سوختن مدار شد.
One has low power requirements, thereby dissipating little heat the other has high-density circuitry.
یکی دارای نیازهای برق کم است، در نتیجه گرمای کمی را از بین می برد، دیگری دارای مدارهای با چگالی بالا است.
The patterns formed by the processes of etching and/or evaporation of the conductor make the electrical circuitry of the integrated circuit.
الگوهای تشکیل شده توسط فرآیندهای حکاکی و/یا تبخیر هادی، مدار الکتریکی مدار مجتمع را می سازد.
The basal ganglia are also the main circuitry through which flow the nerve signals controlling movement.
عقده های قاعده ای نیز مدار اصلی هستند که سیگنال های عصبی کنترل کننده حرکت از طریق آن جریان دارند.
داخل آن یک پیچ و خم از مدار، چند ترانزیستور و یک یا دو تراشه خواهد بود.
این کار با قرار دادن عمدی تاخیر در مدار انجام می شود.
The circuitry was composed of electric eels, and there were colorful fish and liquid poisons and numerous examples of evil.
مدار از مارماهیهای الکتریکی تشکیل شده بود و ماهیهای رنگارنگ و سموم مایع و نمونههای بیشماری از شر وجود داشت.
تراشه
circuits
مدارها
electronics
الکترونیک
wiring
سیم کشی
connexionsUK
اتصالات انگلستان
connectionsUS
اتصالات ایالات متحده
systems
سیستم های
integrated circuits
مدارهای مجتمع
microcircuitry
ریز مدار
disorganisationUK
سازماندهی بریتانیا
disorganizationUS
بی سازمانی ایالات متحده
