verve

base info - اطلاعات اولیه

verve - عجب

noun - اسم

/vɜːrv/

UK :

/vɜːv/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [verve] در گوگل
description - توضیح
  • energy excitement, or great pleasure


    انرژی، هیجان یا لذت بزرگ

  • a British rock group whose songs include All in the Mind Bittersweet Symphony, and The Drugs Don't Work


    یک گروه راک بریتانیایی که آهنگ‌های آن شامل All in the Mind، Bittersweet Symphony و The Drugs Don't Work است.

  • great energy and enthusiasm


    انرژی و اشتیاق عالی

  • a lot of energy and enthusiasm


    انرژی و اشتیاق زیاد

  • That the evening could still be counted a success was partly down to the attack and verve of the Liverpool Philharmonic Choir.


    این که هنوز هم می‌توان آن شب را موفقیت‌آمیز دانست، تا حدی به حمله و قدرت گروه کر فیلارمونیک لیورپول بازمی‌گردد.

  • When he died at 70 in 1970 Jeanson had lost none of his verve or punch.


    هنگامی که در سال 1970 در 70 سالگی درگذشت، جینسون هیچ‌کدام از قدرت یا مشت خود را از دست نداده بود.

  • Clearly the criterion for survival has little to do with narrative verve alone.


    واضح است که معیار بقا به تنهایی ارتباط چندانی با روایی ندارد.


  • او امروز صبح از تجربه هوس قدیمی خود شگفت زده شد، به اندازه ای که چیزی فراتر از دلتنگی به او بدهد.

  • Pat has a remarkable verve for life.


    پت استعداد قابل توجهی برای زندگی دارد.

  • Bartolo, sung by baritone Jamie Offenbach, was one of the few roles sung with verve.


    بارتولو که توسط باریتون جیمی آفنباخ خوانده شد، یکی از معدود نقش هایی بود که با صدای بلند خوانده شد.

example - مثال
  • It was a performance of verve and vitality.


    این یک اجرای شور و نشاط بود.

  • She delivered her speech with tremendous wit and verve.


    او سخنرانی خود را با هوش و ذکاوت فوق العاده ای ارائه کرد.

  • She expressed herself with verve and wit.


    او خود را با شور و شعور بیان کرد.

synonyms - مترادف

  • انرژی


  • شور

  • vigourUK


    vigourUK

  • dash


    خط تیره

  • gusto


    ذوق و شوق

  • pep


    پپ

  • punch


    مشت زدن


  • روح

  • vigorUS


    vigorUS

  • vim


    vim

  • vitality


    سرزندگی

  • zeal


    غیرت

  • zip


    زیپ

  • ardourUK


    ardourUK

  • brio


    بریو

  • buoyancy


    شناوری

  • effervescence


    جوشش

  • elan


    الن

  • exuberance


    شور و نشاط


  • زندگی

  • liveliness


    درخشندگی

  • sprightliness


    نشاط

  • vivacity


    شوق و شور

  • zest


    انیمیشن

  • animation


    ardorUS

  • ardorUS


    راندن


  • پویایی

  • dynamism


    اشتیاق

  • eagerness


  • ebullience


  • enthusiasm


antonyms - متضاد
  • lethargy


    بی حالی

  • reluctance


    بی میلی

  • apathy


    بی تفاوتی

  • disdain


    تحقیر

  • indifference


    اینرسی

  • inertia


    سستی

  • listlessness


    تلاطم

  • sluggishness


    اخم

  • torpidity


    بزدلی

  • torpor


    کسالت

  • cowardice


    انرژی

  • dullness


    نیمه دلی

  • enervation


    بیکاری، تنبلی

  • half-heartedness


    عدم فعالیت

  • idleness


    بی کفایتی

  • inactivity


    تنبلی

  • incompetence


    بی جانی

  • languor


    ضعف

  • laziness


    عدم اشتیاق

  • lifelessness


    عدم تمایل

  • weakness


    بیزاری

  • lack of enthusiasm


    دوست نداشتن

  • disinclination


    دودلی

  • unwillingness


    بی اعتنایی کردن

  • sloth


  • aversion


  • dislike


  • indolence


  • distaste


  • hesitancy


  • disrelish


لغت پیشنهادی

anaerobic

لغت پیشنهادی

hugely

لغت پیشنهادی

digress