bookmaker
bookmaker - شرط بندی
noun - اسم
UK :
US :
someone whose job is to collect money that people want to risk on the result of a race competition etc and who pays them if they guess correctly
کسی که کارش جمع آوری پولی است که مردم می خواهند در نتیجه مسابقه، مسابقه و غیره ریسک کنند و اگر درست حدس بزنند به آنها پول می پردازد.
a person who accepts and pays out amounts of money risked on a particular result especially of horse races
شخصی که مبالغی را می پذیرد و می پردازد که در نتیجه ای خاص به خطر افتاده است، به ویژه مسابقات اسب دوانی
مکانی که بنگاهداران در آن کار میکنند
پدر آلبرت یک کتابفروش بود و آنها در این تجارت شریک بودند.
اکثر کارشناسان موافقند که قانون Wire، شرطبندان را هدف قرار میدهد، نه شرطبندان.
The bookmaker told Kalra he had befriended Cronje and was planning to fix the matches scheduled to be held in March.
این مؤسسه به Kalra گفت که او با کرونیه دوست شده بود و قصد داشت مسابقاتی را که قرار بود در ماه مارس برگزار شود، تعمیر کند.
شرطبندیها او را پنج به یک میفرستادند.
We've teamed-up with top bookmakers William Hill and the two winners will each have £200 of free bets.
ما با بنگاههای برتر ویلیام هیل همکاری کردهایم و دو برنده هر کدام 200 پوند شرطبندی رایگان خواهند داشت.
gambler
قمار باز
punter
منتخب
bettor
شرط بندی
speculator
سفته باز
wagerer
بهتر
پیستون
plunger
گیمستر
gamester
پشتیبان
backer
ریسک پذیر
risker
بازیکن
استکر
staker
اسپیلر
spieler
رئیس
chancer
کتابدار
bookie
کارت شارپ
cardsharp
شلیک کننده
crapshooter
دایسر
dicer
های رولر
highroller
پیکر
risktaker
غلتک بالا
piker
دونده اعداد
risk-taker
شیل
high roller
ماجراجو
numbers runner
نقطه زدن
shill
فرصت طلب
adventurer
معامله گر
punt
سرمایه گذار
opportunist
شکارچی ثروت
trader