bacillus

base info - اطلاعات اولیه

bacillus - باسیل

noun - اسم

/bəˈsɪləs/

UK :

/bəˈsɪləs/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bacillus] در گوگل
description - توضیح
  • a type of bacteria. Some types of bacillus cause diseases.


    یک نوع باکتری برخی از انواع باسیل ها باعث بیماری می شوند.

  • a bacterium (= an extremely small organism) that is shaped like a rod. There are various types of bacillus, some of which can cause disease.


    یک باکتری (= موجودی بسیار کوچک) که به شکل میله است. انواع مختلفی از باسیل ها وجود دارد که برخی از آنها می توانند باعث بیماری شوند.

  • The vaccine - which consists of whole dead leprosy bacilli - should induce immunity in the subjects.


    واکسن - که از باسیل‌های کامل و مرده جذام تشکیل شده است - باید ایمنی را در افراد ایجاد کند.

  • Yersin was one of the workers who isolated the bacillus in 1894.


    یرسین یکی از کارگرانی بود که در سال 1894 باسیل را جدا کرد.

  • These movies have been carrying, like a sealed train the bacillus of high art.


    این فیلم‌ها مانند قطاری مهر و موم شده، باسیل هنر عالی را حمل می‌کنند.

  • After the tubercle bacillus was identified, accurate diagnosis of tuberculosis, of the lungs and of other organs, became possible.


    پس از شناسایی باسیل سل، تشخیص دقیق سل، ریه ها و سایر اندام ها امکان پذیر شد.

  • We are not likely to find a cause as precisely as the tubercle bacillus can be shown to produce tuberculosis.


    به احتمال زیاد ما نمی‌توانیم علتی را دقیقاً به اندازه‌ای که نشان داده شود باسیل سل باعث تولید سل می‌شود، پیدا کنیم.

  • So the tubercle bacillus is a particularly difficult target for chemical attack.


    بنابراین باسیل سل هدف بسیار دشواری برای حمله شیمیایی است.

  • Furthermore immune responses to tubercle bacilli are extraordinarily complicated.


    علاوه بر این، پاسخ های ایمنی به باسیل های سل فوق العاده پیچیده است.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • microbe


    میکروب

  • microorganism


    میکروارگانیسم


  • ویروس

  • bacterium


    باکتری

  • bug


    حشره

  • germ


    ریشه

  • bacteria


    باکتری ها

  • crud


    چیز چندش و کثیف

  • pathogen


    بیماری زا

  • plague


    طاعون

  • submicroscopic organism


    ارگانیسم زیر میکروسکوپی

  • antibody


    پادتن


  • بیماری

  • blight


    بلایت

  • parasite


    انگل

  • microscopic organism


    ارگانیسم میکروسکوپی

  • supergerm


    supergerm

  • superbug


    سوپر باگ

antonyms - متضاد
  • antivirulence


    ضد ویروسی

لغت پیشنهادی

blackface

لغت پیشنهادی

ship

لغت پیشنهادی

fee