barium
barium - باریم
noun - اسم
UK :
US :
a soft silver-white metal that is used to make pigments (=dry coloured powders used to make paints). It is a chemical element: symbol Ba
فلزی نرم و سفید نقره ای که برای ساختن رنگدانه ها استفاده می شود (= پودرهای رنگی خشک که برای ساختن رنگ استفاده می شود). این یک عنصر شیمیایی است: نماد Ba
a chemical element that is a soft silver-white metal is alkaline, and combines with oxygen very easily
یک عنصر شیمیایی که فلزی نرم و سفید نقره ای است، قلیایی است و به راحتی با اکسیژن ترکیب می شود.
یک عنصر شیمیایی نرم و خاکستری مایل به سفید که یک فلز است
Barium follow-through, gastroscopy, sigmoidoscopy, barium enema, abdominal ultrasound scan, and chest radiograph were all normal.
پیگیری باریم، گاستروسکوپی، سیگموئیدوسکوپی، تنقیه باریم، اسکن اولتراسوند شکم و رادیوگرافی قفسه سینه همه نرمال بودند.
بنابراین من به دیدن مردی در منطقه دوونشایر رفتم و او مرا به سمت جاده فرستاد تا یک غذای باریم را عکسبرداری کنم.
Three patients refused endoscopy, two refused sigmoidoscopy, and nine patients refused to have a barium enema or colonoscopic examination.
سه بیمار از آندوسکوپی امتناع کردند، دو نفر از سیگموئیدوسکوپی و نه بیمار از انجام انما باریم یا معاینه کولونوسکوپی خودداری کردند.
A small bowel barium meal and colonoscopy were performed in eight cases and gastric endosonography was performed in one patient.
در 8 مورد کنجاله باریم روده کوچک و کولونوسکوپی و در یک بیمار آندوسونوگرافی معده انجام شد.
In this series we feel that no carcinoma was missed by barium enema in view of the follow up exceeding four years.
در این مجموعه احساس می کنیم با توجه به پیگیری بیش از چهار سال، هیچ کارسینومی توسط تنقیه باریم از قلم نیفتاده است.
If dysphagia persisted despite dilatation, barium swallow examination was undertaken to assess the oesophageal lumen.
اگر با وجود اتساع، دیسفاژی ادامه داشت، معاینه بلع باریم برای ارزیابی لومن مری انجام میشد.
در ابتدا او به یک جراح ارجاع شده بود و تنقیه باریم طبیعی و اشعه ایکس قفسه سینه داشت.
در روش Somogyi-Nelson، از هیدروکسید باریم و سولفات روی برای رسوب دادن پروتئین ها استفاده می شود.