beekeeper
beekeeper - زنبوردار
noun - اسم
UK :
US :
کسی که زنبورها را در اختیار دارد یا از آنها مراقبت می کند
کسی که زنبورها را برای تولید عسل نگه می دارد
از همه زنبورداران خواسته شده است که کندوهای خود را بازرسی کرده و موارد مشکوک را گزارش کنند.
به عبارت دیگر اجازه دهید زنبورهای آفریقایی تلاش خود را برای پرورش زنبورداران بهتر در این کشور انجام دهند.
او و زنبورداران همکارش مشکلی دارند و میخواهند دنیا از آن مطلع شود.
Many beekeepers have been examining their bees carefully for the past few years in efforts to find the mite.
بسیاری از زنبورداران در چند سال گذشته در تلاش برای یافتن کنه زنبورهای خود را به دقت بررسی کرده اند.
در عوض، با یک زنبوردار حرفه ای تماس بگیرید تا کلنی را حذف کند.
Meanwhile the pharmaceutical companies exploit the beekeepers, who depend on them to control the mites.
در همین حال، شرکت های داروسازی از زنبوردارانی که برای کنترل کنه ها به آنها وابسته هستند، بهره برداری می کنند.
اما هنوز عکس زنبوردار و زنبورهای کوچک شلوغش را به دست آورده است.
برخی از زنبورداران نیز احتمالاً می توانند از این کار استفاده کنند.
apiarist
زنبوردار
apiculturist
beemaster
beemaster
زن زن
beemistress
