indemnification

base info - اطلاعات اولیه

indemnification - غرامت

noun - اسم

/ɪnˌdemnɪfɪˈkeɪʃn/

UK :

/ɪnˌdemnɪfɪˈkeɪʃn/

US :

family - خانواده

google image

description - توضیح

the act of paying or promising to pay someone an amount of money if they suffer damage or loss

عمل پرداخت یا قول به پرداخت مبلغی پول در صورت آسیب یا ضرر به کسی
the act of protecting someone against legal responsibility for their actions

عمل محافظت از شخصی در برابر مسئولیت قانونی اعمالش

example - مثال

an indemnification agreement

توافق نامه غرامت
Are they entitled to indemnification?

آیا آنها مستحق دریافت غرامت هستند؟
They asked for some form of indemnification in case the proposed deal was blocked.

آنها خواستار نوعی غرامت در صورت مسدود شدن معامله پیشنهادی شدند.
The government has allocated large sums for the indemnification of farmers whose crops are destroyed.

دولت مبالغ هنگفتی را برای غرامت کشاورزانی که محصولاتشان از بین رفته است اختصاص داده است.
All of our employees receive indemnification against legal action.

همه کارکنان ما در برابر اقدامات قانونی غرامت دریافت می کنند.
Before I will say anything I want full indemnification.

قبل از اینکه چیزی بگویم، غرامت کامل می خواهم.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد

debt

بدهی
disadvantage

عیب
dissatisfaction

نارضایتی
handicap

معلول
hindrance

مانع
hurt

صدمه
loss

ضرر - زیان
penalty

پنالتی
damage

خسارت
cost

هزینه
fee

گرفتن
take

خوب
fine

محرومیت
deprivation

پرداخت
payment

مصادره شدن
forfeiture
taking

لغت پیشنهادی

لغت پیشنهادی

لغت پیشنهادی