funds
funds - منابع مالی
N/A - N/A
UK :
US :
money that an organization needs or has
پولی که یک سازمان به آن نیاز دارد یا دارد
پول مورد نیاز یا موجود برای خرج کردن در چیزی
پول، اغلب پول برای یک هدف خاص
بودجه کافی برای تکمیل پروژه نداشتیم.
برای واجد شرایط بودن برای وجوه، سازمان ها باید شرکت های غیرانتفاعی باشند.
پس از تعمیرات سقف، بودجه کلیسا اکنون به طور جدی تمام شده است.
رئیس جمهور موافقت کرده است که بودجه بیشتری برای توسعه زیردریایی جدید اختصاص دهد.
آیا می توانم 50 پوند قرض کنم؟ من در حال حاضر کمی کمبود دارم/کم پول دارم (= پول کمی دارم).
ما باید برای کتابخانه جدید مدرسه بودجه جمع آوری کنیم.
آنها در حال جمع آوری کمک های مالی برای بیمارستان محلی هستند.
من در حال حاضر کمبود یا کمبود بودجه دارم.
براونی ها برای جمع آوری کمک های مالی برای سربازان خود کوکی ها می فروختند.
پول
resources
منابع
سرمایه، پایتخت
پول نقد
wherewithal
به موجب آن
ثروت
reserves
ذخایر
assets
دارایی های
means
به معنای
kitty
بچه گربه
dough
خمیر
نان
دارایی، مالیه، سرمایه گذاری
coffers
خزانه
savings
پس انداز
bankroll
سرمایه گذاری
shekels
مثقال
dosh
دوش
بودجه
currency
واحد پول
lucre
سود
brass
برنجی
spondulicks
اسپندولیک ها
rhino
کرگدن
dibs
دیبس
treasure
گنج
ackers
آکرها
فروشگاه
tin
قلع
نقره
backing
پشتیبان
