ageless
ageless - بی سن
adjective - صفت
UK :
US :
هرگز قدیمی یا کهنه به نظر نرسید
که برای مدت بسیار طولانی وجود داشته و برای همیشه ادامه دارد
کسی یا چیزی که سنی ندارد هرگز پیرتر به نظر نمی رسد
به نظر نمی رسد که هرگز پیرتر یا پیرتر به نظر نمی رسد
Perhaps we become aware of our age only at exceptional moments, and most of the time we are ageless.
شاید ما فقط در لحظات استثنایی از سن خود آگاه می شویم و بیشتر اوقات بی سن هستیم.
She looks utterly fabulous and bizarrely ageless, a perfect cross between a living Sindy doll and the girl next door.
او کاملا افسانه ای و به طرز عجیبی بی سن به نظر می رسد، تلاقی کاملی بین یک عروسک زنده سندی و دختر همسایه.
چشمان آبی بی پیرش
جذابیت همیشگی اقیانوس
چهره اش در نور کم پیر به نظر می رسید و لرزش را خفه می کرد.
با این حال این سوال بی سن همچنان ما را آزار می دهد.
طرح دندانه دار سنگ بی سن، گمشده، باستان را نشان می دهد.
او هجده ساله بود، اما به نظر می رسید که پیر و بی زمان است.
او یک زن بی سن بود، این بیوه یک ناخدا.
enduring
ماندگار
eternal
ابدی
timeless
بی زمان
abiding
جاویدان
immortal
چند ساله
perennial
محو نشدن
unfading
ادامه دارد
continuing
بی تاریخ
dateless
بی مرگ
deathless
فنا ناپذیر
everlasting
بادوام
imperishable
در دست اقدام
lasting
همیشگی
بدون تغییر
perpetual
بی پایان
unchanging
تازه
undying
بي نهايت
endless
دست نخورده
جوان
infinite
دائمی
unending
ثابت
unspoiled
مداوم
unspoilt
بی وقفه
youthful
نیمه دوم
persistent
ceaseless
never-ending
sempiternal
perdurable
passing
گذراندن
موقت
ephemeral
زودگذر
fleeting
انی
momentary
گذرا
transitory
مختصر
محو شدن
transient
ناپایدار
evanescent
کوتاه
impermanent
فراری
سریع
fugacious
فلاش
fugitive
پرواز کردن
برگریز
cursory
کوتاه مدت
flash
عجولانه
flitting
فرار
flying
خلاصه
deciduous
انتقال
short-lived
فوری
hasty
شهاب سنگی
volatile
ناپدید شدن
summary
قابل تغییر
short-term
shifting
instantaneous
meteoric
vanishing
mutable
fading
unstable