armada

base info - اطلاعات اولیه

armada - آرمادا

noun - اسم

/ɑːrˈmɑːdə/

UK :

/ɑːˈmɑːdə/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [armada] در گوگل
description - توضیح
  • a large group of things, especially ships or boats


    گروه بزرگی از چیزها، به ویژه کشتی ها یا قایق ها

  • a collection of armed ships sent by Spain in 1588 against England but defeated by the English navy. The word is sometimes used to describe any large group of ships.


    مجموعه ای از کشتی های مسلح که توسط اسپانیا در سال 1588 علیه انگلیس فرستاده شد اما توسط نیروی دریایی انگلیس شکست خورد. این کلمه گاهی اوقات برای توصیف هر گروه بزرگی از کشتی ها استفاده می شود.


  • گروه بزرگی از کشتی های مسلح که در دریا به جنگ می پردازند

  • The largest Elf armada of all time was assembled to reclaim it.


    بزرگترین ناوگان الف تمام دوران برای بازپس گیری آن مونتاژ شد.

  • All that is known is that Tethlis died that day and lacking his driving presence the armada turned back from Naggaroth.


    تنها چیزی که می‌دانیم این است که تثلیس در آن روز درگذشت، و بدون حضور رانندگی او، ناوگان از ناگاروت برگشت.

  • They'd all seen the armada crossing the water.


    همه آنها ناوگانی را در حال عبور از آب دیده بودند.

  • Then the armada got under way again.


    سپس ناوگان دوباره راه افتاد.

example - مثال
  • The Spanish Armada was sent to attack England in 1588.


    ناوگان اسپانیایی در سال 1588 برای حمله به انگلستان فرستاده شد.

  • A small armada of fishing boats blocked the port in protest against the new regulations.


    گروه کوچکی از قایق های ماهیگیری در اعتراض به مقررات جدید، بندر را مسدود کردند.

  • The Spanish Armada was sent by the king of Spain to invade England in 1588.


    ناوگان اسپانیایی توسط پادشاه اسپانیا برای حمله به انگلستان در سال 1588 فرستاده شد.

synonyms - مترادف
  • fleet


    ناوگان

  • flotilla


    ناوگروه

  • navy


    نیروی دریایی

  • squadron


    اسکادران

  • caravan


    کاروان

  • cavalcade


    سواره نظام


  • خط

  • motorcade


    موتورسیکلت


  • قطار - تعلیم دادن


  • زور


  • نیروی کار

  • naval force


    گروه ضربت نیروی دریایی

  • naval task force


    ستون

  • convoy


    راهپیمایی


  • فایل

  • procession


    گروه


  • رژه


  • آرایه

  • parade


    صف

  • array


    رتبه


  • رشته

  • queue


    دامنه


  • تمساح


  • آرگوسی


  • شرکت

  • crocodile


    کشتی ها

  • argosy


    واحد


  • جانشینی

  • vessels



  • succession


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

avowing

لغت پیشنهادی

maintain

لغت پیشنهادی

plead