java

base info - اطلاعات اولیه

java - جاوا

noun - اسم

/ˈdʒɑːvə/

UK :

/ˈdʒɑːvə/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [java] در گوگل
description - توضیح

  • قهوه


  • یک زبان کامپیوتری که مخصوصا برای نوشتن برنامه های اینترنت استفاده می شود

  • a computer language used mainly to write small programs called APPLETs for the Internet


    یک زبان کامپیوتری که عمدتا برای نوشتن برنامه های کوچک به نام APPLET برای اینترنت استفاده می شود

  • the name of a computer programming language that is often used on the internet


    نام یک زبان برنامه نویسی کامپیوتر که اغلب در اینترنت استفاده می شود

  • a large island that forms part of Indonesia


    جزیره ای بزرگ که بخشی از اندونزی را تشکیل می دهد


  • نام یک زبان برنامه نویسی کامپیوتری که برای نوشتن برنامه های اینترنت استفاده می شود

  • the name of a computer programming language used for writing programs for the internet


    یک زبان کامپیوتری که اغلب برای نوشتن برنامه های اینترنت استفاده می شود

  • a computer language that is often used to write programs for the internet


    یک فنجان جاوا

  • a cup of java


    امکانات دیگر اپرا که می توانند در کنار فنجان های جاوا فروخته شوند، نامحدود است.

  • The possibilities for other Oprah tie-ins that could be sold alongside cups of java are limitless.


    می توانیم به آنها بگوییم که بیدار شوند و جاوا را بو کنند.


example - مثال
  • Having that cup or two of java isn't going to hurt you.


    داشتن آن یکی دو فنجان جاوا به شما آسیبی نمی رساند.

  • The applications are written in Java.


    برنامه ها به زبان جاوا نوشته شده اند.

  • It takes a sophisticated programmer to create Java code.


    برای ایجاد کد جاوا به یک برنامه نویس پیچیده نیاز است.

  • A tsunami has hit the Indonesian island of Java.


    سونامی جزیره جاوه اندونزی را درنوردید.

  • The new species was discovered on Flores Island east of Java.


    گونه جدید در جزیره فلورس در شرق جاوه کشف شد.

  • She was enjoying her morning cup of Java.


    او از فنجان صبحگاهی خود از جاوا لذت می برد.

  • I couldn't give up my daily java.


    من نمی توانستم جاوای روزانه ام را رها کنم.

  • The test version was written in Java.


    نسخه آزمایشی به زبان جاوا نوشته شده است.

  • Java applications/programmers/script


    برنامه های کاربردی جاوا / برنامه نویسان / اسکریپت

synonyms - مترادف

  • قهوه

  • café


    کافه

  • espresso


    اسپرسو

  • joe


    جو

  • latte


    لاته

  • brew


    دم کردن

  • caffeine


    کافئین

  • cappuccino


    کاپوچینو

  • decaf


    بدون کافئین

  • demitasse


    demitasse

  • ink


    جوهر

  • mocha


    موکا

  • mud


    گل و لای

  • perk


    امتیاز

  • cuppa


    فنجان

  • decoction


    جوشانده

  • jamocha


    جاموچا

  • sludge


    لجن


  • اسید باتری

  • café au lait


    café au lait

  • forty weight


    وزن چهل

  • café noir


    کافه نوآر


  • چیزهای داغ

  • varnish remover


    لاک پاک کن

  • worm dirt


    خاک کرم


  • برو آبمیوه


  • آب مغز

  • high octane


    اکتان بالا

  • jitter juice


    آب جیتر

  • liquid energy


    انرژی مایع

  • morning jolt


    تکان صبحگاهی

antonyms - متضاد
  • calmative


    آرام بخش

  • decaf


    بدون کافئین

  • downer


    پایین تر

  • sedative


لغت پیشنهادی

maria

لغت پیشنهادی

remover

لغت پیشنهادی

pollination