hunter
hunter - شکارچی
noun - اسم
UK :
US :
شخصی که حیوانات وحشی را شکار می کند یا حیوانی که حیوانات دیگر را برای غذا شکار می کند
شخص یا حیوانی که حیوانات را برای غذا یا ورزش شکار می کند
نوعی اسب مخصوصاً اسبی که در شکار حیوانات استفاده می شود
کسی که حیوان ذکر شده را شکار می کند
کسی که در تلاش برای یافتن یا به دست آوردن چیزی است که بیان شده است
در تاسمانی شکارچیان بومی زندگی عشایری داشتند تا از عرضه غذای فصلی در مناطق مختلف استفاده کنند.
In Tasmania aborigine hunters led a nomadic life to take advantage of the seasonal food supply in different regions.
شکار و شکار، شکار و شکار.
شکارچیان گوزن
deer hunters
یک شکارچی حشرات دولتی در 29 سپتامبر، مگس نر خشک شده را در تله ای در Milpitas پیدا کرد.
شکارچیان حتی در حال شکستن نبودند، اما با وجود سقوط صید، شکار ادامه یافت.
huntress
شکارچی
huntsman
زن شکارچی
huntswoman
ردیاب
tracker
تعقیب کننده
predator
نمرود
pursuer
قاتل
chaser
جبار
nimrod
تله گیر
دیانا
Orion
هرنه
stalker
جستجوگر
trapper
ورزشکار
Diana
جنگل بان
Herne
آرتمیس
searcher
جیگر
sportsman
شیکاری
woodsman
وناتور
Artemis
روکش کننده
chasseur
گوزن فروش
jaeger
فرتر
Nimrod
ماهیگیر
shikari
به دنبال
venator
جوینده
venerer
شاهین
deerstalker
دستفروش
ferreter
fisherman
pursuant
seeker
falconer
hawker