aeon

base info - اطلاعات اولیه

aeon - ایون

noun - اسم

/ˈiːən/

UK :

/ˈiːən/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [aeon] در گوگل
description - توضیح

  • یک دوره زمانی بسیار طولانی

  • mainly UK spelling of eon


    به طور عمده املای بریتانیا از عصر

  • For an aeon of time the words meant nothing.


    برای مدت طولانی کلمات هیچ معنایی نداشتند.

  • And the cast leaping from aeon to aeon, does a remarkable job.


    و بازیگران، با جهش از عصری به عصر دیگر، کار قابل توجهی انجام می دهند.

  • Minute after minute aeon after aeon, Nothing lets up or develops.


    دقیقه به دقیقه، عصر به عصر، هیچ چیز رها نمی‌شود یا توسعه نمی‌یابد.

  • For our decade-conscious brains, an event that happens only once per aeon is so rare as to seem a major miracle.


    برای مغز هوشیار دهه ما، رویدادی که فقط یک بار در هر عصر اتفاق می افتد آنقدر نادر است که معجزه بزرگی به نظر می رسد.

  • The seas powdering our bones like quartz, making sand grinding our peace for us by the aeon.


    دریاها مانند کوارتز استخوان‌های ما را پودر می‌کنند، ماسه می‌سازند، آرامش ما را تا آخرالزمان برایمان خرد می‌کنند.

example - مثال
  • Only yesterday—and it seemed aeons ago not just a few hours—he had been a happily married man.


    همین دیروز – و به نظر می‌رسید که سال‌ها پیش، نه فقط چند ساعت – او مردی خوشبخت بود.

  • aeons of geological history


    دوران تاریخ زمین شناسی

  • These hills have been worn down over aeons of geological time.


    این تپه ها در طی ادواری از زمان زمین شناسی فرسوده شده اند.

synonyms - مترادف
  • age


    سن


  • چرخه

  • epoch


    دوران

  • eternity


    ابدیت


  • برای همیشه


  • نسل

  • months


    ماه ها


  • ماه


  • زمان


  • سال


  • ماه آبی

  • coon's age


    سن کون

  • donkey's years


    سالهای الاغ

  • an eternity


    یک ابدیت


  • زمان طولانی


  • eonUS

  • eonUS


    طولانی


  • سال ها

  • years


    روزها

  • days


    سنین

  • ages


    مدت زمان طولانی


  • برای همیشه و یک روز


  • ماه یکشنبه ها

  • month of Sundays


    دوره زمانی


  • طول

  • span


    aeonsUK

  • aeonsUK


    یونکس

  • yonks


    عصر

  • era


    صحنه


  • قرن ها

  • centuries


antonyms - متضاد
  • instant


    فوری

  • sempiternity


    نیم نشینی

لغت پیشنهادی

foreplay

لغت پیشنهادی

coopers

لغت پیشنهادی

groups