baronet
baronet - بارونت
noun - اسم
UK :
US :
a member of the British nobility, lower in rank than a baron, whose title passes to his son when he dies
عضوی از اشراف بریتانیایی، از نظر درجه پایین تر از یک بارون، که عنوانش پس از مرگ به پسرش می رسد.
a man who has the lowest title of honour that can be given in the UK , below a baron but above a knight, and given from father to son
مردی که کمترین عنوان افتخاری را دارد که در بریتانیا می توان به او داد، زیر یک بارون اما بالاتر از یک شوالیه، و از پدر به پسر اعطا شد.
شاو در سال 1660 شوالیه شد و در سال 1665 با سه تن از شرکای خود یک بارونت ایجاد کرد.
اینکه یک بارونت باید یک خدمتکار خانم را باردار کند چیز جدیدی نبود.
A particular kind of augmentation concerns baronets.
نوع خاصی از تقویت به بارون ها مربوط می شود.
What really marked the end of Webster fortunes was the policy pursued by the fourth and fifth baronets, both Godfreys.
آنچه واقعاً پایان ثروت وبستر را نشان داد، سیاستی بود که توسط بارونت های چهارم و پنجم، هر دو گادفری، دنبال شد.
هنگامی که در سال 1758 به عنوان بارونت پنجم موفق شد، آماده بود تا خانه را بازسازی کند.
آنها یک پسر داشتند، سر دیوید گمبل، اولین بارونت، و سه دختر که در جوانی مردند.
وصیت نامه ها از دو همتا، چهار بارونت، سه شوالیه و یک زن ساخته شدند.
او در سال 1731 به عنوان چهارمین بارونت موفق شد.
prince
شاهزاده
lord
خداوند
پادشاه
monarch
خط كش
ruler
بارون
baron
قدرتمند
sovereign
امپراتور
potentate
ارباب
emperor
رهبر
overlord
اشراف زاده
سرمایه دار
aristocrat
سلسله
tycoon
سلطان
dynast
شمردن
sultan
حق امتیاز
پدر زاده
royalty
دوک
liege
همتا
patrician
راجه
duke
ارل
جنتلمن
rajah
نجیب
earl
سوزرین
بزرگ
noble
نجیب زاده
suzerain
شخص مهربان
grandee
دوک بزرگ
nobleman
ملارد
gentleperson
archduke
milord
