memos

base info - اطلاعات اولیه

memos - یادداشت ها

N/A - N/A

ˈmem.oʊ

UK :

ˈmem.əʊ

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [memos] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Did you get my memo about the meeting?


    آیا یادداشت من در مورد جلسه را دریافت کردید؟

  • He put his conclusions in a memo to Bethel.


    او نتیجه‌گیری‌های خود را در یادداشتی به بیت‌ل ارائه کرد.

  • In a memo to employees, the chief executive outlined plans to increase the shared costs of health-care coverage.


    در یادداشتی به کارمندان، رئیس اجرایی برنامه‌هایی را برای افزایش هزینه‌های مشترک پوشش مراقبت‌های بهداشتی تشریح کرد.

  • A memo from company directors stated that expenses had outgrown revenues for the past three years.


    در یادداشتی از مدیران شرکت آمده است که هزینه ها در سه سال گذشته بیشتر از درآمد بوده است.

  • Request a written memo about each task before you do it.


    قبل از انجام هر کار، یک یادداشت مکتوب در مورد هر کار بخواهید.

  • Senior officials received a 12-page memo outlining the allegations.


    مقامات ارشد یادداشتی 12 صفحه ای دریافت کردند که در آن به تشریح این اتهامات پرداخته بود.

  • Staff have received a memo saying that they will be getting end-of-year bonuses.


    کارکنان یادداشتی دریافت کرده اند مبنی بر اینکه پاداش پایان سال را دریافت خواهند کرد.

  • According to a memo from one of the firm's salesmen, unauthorised 10% fees were routinely added to commissions.


    طبق یادداشت یکی از فروشندگان شرکت، کارمزدهای 10 درصدی غیرمجاز به طور معمول به کمیسیون ها اضافه می شد.

  • a company/government/State Department memo


    یادداشت شرکت/دولت/وزارت امور خارجه

  • an internal/a confidential memorandum


    یک یادداشت داخلی/محرمانه

  • She memoed me about it yesterday.


    او دیروز در مورد آن به من یادداشت کرد.

synonyms - مترادف
  • correspondence


    مکاتبات


  • پست الکترونیکی


  • پست


  • ارتباط

  • letters


    نامه ها


  • موضوع

  • messages


    پیام ها


  • مخاطب

  • missives


    پیام های ارسالی


  • نوشتن


  • پست الکترونیک

  • faxes


    فکس ها

  • notes


    یادداشت

  • parcel post


    پست بسته

  • reports


    گزارش ها

  • snail mail


    پست حلزون

  • written communication


    ارتباط نوشتاری

  • exchange of letters


    تبادل نامه


  • توجه داشته باشید

  • memorandums


    تفاهم نامه ها

  • dispatches


    اعزام می کند

  • bulletins


    بولتن ها

  • epistles


    رساله ها

  • words


    کلمات


  • هوش


  • اخبار

  • lines


    خطوط


  • اطلاعات

  • email


    کارت پستال

  • postcards


    اطلاعیه ها

  • notices


antonyms - متضاد

  • سکوت

لغت پیشنهادی

disorders

لغت پیشنهادی

programmatic

لغت پیشنهادی

hello