barrio
barrio - باریو
noun - اسم
UK :
US :
بخشی از یک شهر یا شهر آمریکایی که بسیاری از مردم فقیر اسپانیایی زبان در آن زندگی می کنند
در ایالات متحده، بخشی از شهری که در آن مردم فقیر، عمدتا اسپانیایی زبان زندگی می کنند
در اسپانیا و سایر کشورهای اسپانیایی زبان، یکی از مناطقی است که یک شهر به آن تقسیم شده است
در ایالات متحده، بخشی از شهری که عمدتاً مردم اسپانیایی زبان در آن زندگی می کنند
این همه یک باریوی پیوسته بود.
اعماق عشق بعید در باریوی غبارآلود در خیابان ویرجینیا توسط تونی پرس بررسی شده است.
In her poor barrio, La Paca impressed some and irked others with her hocus-pocus and well-connected friends.
لاپاکا در فضای فقیرانهاش، برخی را تحت تأثیر قرار داد و برخی را با دوستانی که بهخوبی ارتباط برقرار میکردند، عصبانی کرد.
On June 4 two hundred sailors in rented taxicabs entered the barrio and beat four young men wearing zoot suits.
در 4 ژوئن، دویست ملوان با تاکسیهای اجارهای وارد باریو شدند و چهار مرد جوان را که کت و شلوار زوت پوشیده بودند، کتک زدند.
مایکل کاجرو عادت داشت بعد از مدرسه به سمت باریو در توسان عالی راه برود و هرگز احساس ترس نکرد.
barangay
بارنگی
administrative subdivision
زیرمجموعه اداری
ناحیه
neighborhoodUS
محله ایالات متحده
neighbourhoodUK
محله انگلستان
suburb
حومه شهر
دهکده
ward
بخش
حوزه
منطقه
محل
قلمرو
locality
انجمن
تراکت
استان
کمربند
تقسیم
tract
دامنه
precinct
محله
چمن
نقطه
محصور کردن
domain
مستعمره
نمی شود
parish
محله یهودی نشین
turf
enclave
colony
nabe
ghetto
suburbs
حومه شهر
