analysing
analysing - تجزیه و تحلیل
N/A - N/A
UK :
US :
فاعل از تجزیه و تحلیل
مطالعه یا بررسی دقیق چیزی به منظور کشف یا درک بیشتر در مورد آن
to examine a substance especially by separating it into its parts, in order to discover what it is or contains
بررسی یک ماده، به ویژه با جدا کردن آن به اجزای آن، به منظور کشف چیستی یا محتوای آن
to examine or treat someone using psychoanalysis (= an attempt to examine a person's unconscious mind to discover the hidden causes of their emotional or mental problems)
معاینه یا معالجه شخصی با استفاده از روانکاوی (= تلاش برای بررسی ضمیر ناخودآگاه شخص برای کشف علل پنهان مشکلات عاطفی یا ذهنی آنها)
محققان خرید 6300 خانوار را تجزیه و تحلیل کردند.
این کتاب به طرز درخشانی مبارزات فرهنگی را که در دهه 1960 در آمریکا رخ می دهد، تجزیه و تحلیل می کند.
ما سعی می کنیم آنچه را که اشتباه رخ داده است تجزیه و تحلیل کنیم.
نمونه های آب گرفته شده از نهرها از نظر آلودگی توسط مواد شیمیایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
پودر برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه فرستاده شد.
در این صحنه می بینیم که بیمار روی کاناپه درمانگر در حال تجزیه و تحلیل است.
فروید را خواندم و شروع کردم به تحلیل رویاهایم.
احساس
آزمایش کردن
checking
چک کردن
examining
معاینه کردن
inspecting
در حال بازرسی
investigating
در حال بررسی
probing
کاوشگری
analyzingUS
تجزیه و تحلیل ایالات متحده
assessing
ارزیابی
evaluating
ارزیابی کردن
exploring
کاوش
trying
تلاش کردن
trying out
امتحان کردن
دویدن دست
palpating
لمس کردن
scrutinizingUS
در حال بررسی ایالات متحده
studying
در حال مطالعه
scrutinisingUK
موشکافی انگلستان
researching
تحقیق کردن
reviewing
نگاه انداختن به
looking into
کندوکاو در
appraising
با توجه به
delving into
پرس و جو در
considering
رفتن
enquiring into
کالبد شکافی
going over
نقشه برداری
dissecting
حفاری در
surveying
رفتن به
digging into
checking out
going into
synthesisingUK
سنتز انگلستان
synthesizingUS
سنتز ایالات متحده
joining
پیوستن
incorporating
گنجاندن
combining
ترکیب کردن
fusing
ذوب شدن
