aggressor
aggressor - متجاوز
noun - اسم
UK :
US :
شخص یا کشوری که جنگ یا جنگ را با شخص یا کشور دیگری آغاز می کند
شخص یا کشوری که بحث، دعوا یا جنگ را ابتدا با حمله آغاز می کند
شخص، گروه یا کشوری که بحث، دعوا یا جنگ را ابتدا با حمله آغاز می کند
فراخوانی برای اقدام متحد علیه متجاوز خارجی
He was not released until he had been forced to sign an undertaking not to bring any charge against his aggressors.
او تا زمانی که مجبور به امضای تعهدی مبنی بر عدم طرح اتهام علیه متجاوزانش نشده بود، آزاد نشد.
Mark Langley had previously been wrongly identified as the aggressor.
مارک لنگلی قبلاً به اشتباه به عنوان متجاوز معرفی شده بود.
وودویل ها را به عنوان متجاوزان و گلوستر را قربانی شرایط می داند.
پنه لوپه تبدیل به یک متجاوز، با درایت، آگاه و مطمئن به عنوان عاشق شد.
If the enemy ignites war recklessly, we shall resolutely answer it with war and completely destroy the aggressors.
اگر دشمن بی پروا جنگ را شعله ور کند، ما قاطعانه با جنگ پاسخ خواهیم داد و متجاوزان را کاملاً نابود خواهیم کرد.
وضعیت پیچیده است و نمی توان به راحتی مشخص کرد که در این مورد چه کسی متجاوز است.
او گفت که مشخص نیست متجاوزان چه کسانی بودند.
During times of economic and political stability on-the-field sports violence allows for tension release through vicarious identification with the aggressor.
در زمان ثبات اقتصادی و سیاسی، خشونت ورزشی در میدان، از طریق همذات پنداری متجاوز با متجاوز، امکان رهایی از تنش را فراهم می کند.
اتحاد جماهیر شوروی امتیازات تبلیغاتی ارزشمندی را علیه متجاوزان غربی خود به دست آورد.
antagonist
آنتاگونیست
instigator
محرک
provoker
تحریک کننده
initiator
آغازگر
assailant
مهاجم
attacker
حمله کننده
assaulter
جنگ طلب
belligerent
جنگنده
مجرم
warmonger
غارتگر
offender
بوش هاکر
mugger
دزد
bushwhacker
جیب بر
thief
کیف قاپی
pickpocket
اراذل و اوباش
bag-snatcher
سارق
thug
تمساح
robber
accoster
crocodile
متجاوز
accoster
قاتل
assailer
مزاحم
striker
اسلشر
raider
دشمن
invader
معامله گر
rapist
murderer
intruder
slasher
traducer
defender
مدافع
retaliator
انتقام گیر
قربانی