aggressor

base info - اطلاعات اولیه

aggressor - متجاوز

noun - اسم

/əˈɡresər/

UK :

/əˈɡresə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [aggressor] در گوگل
description - توضیح

  • شخص یا کشوری که جنگ یا جنگ را با شخص یا کشور دیگری آغاز می کند

  • a person or country that starts an argument fight or war by attacking first


    شخص یا کشوری که بحث، دعوا یا جنگ را ابتدا با حمله آغاز می کند


  • شخص، گروه یا کشوری که بحث، دعوا یا جنگ را ابتدا با حمله آغاز می کند

  • a call for united action against the foreign aggressor


    فراخوانی برای اقدام متحد علیه متجاوز خارجی

  • He was not released until he had been forced to sign an undertaking not to bring any charge against his aggressors.


    او تا زمانی که مجبور به امضای تعهدی مبنی بر عدم طرح اتهام علیه متجاوزانش نشده بود، آزاد نشد.

  • Mark Langley had previously been wrongly identified as the aggressor.


    مارک لنگلی قبلاً به اشتباه به عنوان متجاوز معرفی شده بود.

  • It casts the Woodvilles as the aggressors and Gloucester as the victim of circumstance.


    وودویل ها را به عنوان متجاوزان و گلوستر را قربانی شرایط می داند.

  • Penelope became the aggressor, tactful, knowledgeable, sure as the lover.


    پنه لوپه تبدیل به یک متجاوز، با درایت، آگاه و مطمئن به عنوان عاشق شد.

  • If the enemy ignites war recklessly, we shall resolutely answer it with war and completely destroy the aggressors.


    اگر دشمن بی پروا جنگ را شعله ور کند، ما قاطعانه با جنگ پاسخ خواهیم داد و متجاوزان را کاملاً نابود خواهیم کرد.


  • وضعیت پیچیده است و نمی توان به راحتی مشخص کرد که در این مورد چه کسی متجاوز است.

  • She said it was unclear who the aggressors were.


    او گفت که مشخص نیست متجاوزان چه کسانی بودند.

  • During times of economic and political stability on-the-field sports violence allows for tension release through vicarious identification with the aggressor.


    در زمان ثبات اقتصادی و سیاسی، خشونت ورزشی در میدان، از طریق همذات پنداری متجاوز با متجاوز، امکان رهایی از تنش را فراهم می کند.

  • The USSR scored valuable propaganda points against its Western aggressors.


    اتحاد جماهیر شوروی امتیازات تبلیغاتی ارزشمندی را علیه متجاوزان غربی خود به دست آورد.

example - مثال
  • They are seen as the aggressors in the civil war.


    آنها به عنوان متجاوزان در جنگ داخلی دیده می شوند.

  • He claimed that he was just defending himself and that the other guy was the aggressor.


    او ادعا می کرد که فقط از خودش دفاع می کند و فرد دیگر متجاوز است.

synonyms - مترادف
  • antagonist


    آنتاگونیست

  • instigator


    محرک

  • provoker


    تحریک کننده

  • initiator


    آغازگر

  • assailant


    مهاجم

  • attacker


    حمله کننده

  • assaulter


    جنگ طلب

  • belligerent


    جنگنده


  • مجرم

  • warmonger


    غارتگر

  • offender


    بوش هاکر

  • mugger


    دزد

  • bushwhacker


    جیب بر

  • thief


    کیف قاپی

  • pickpocket


    اراذل و اوباش

  • bag-snatcher


    سارق

  • thug


    تمساح

  • robber


    accoster

  • crocodile


    متجاوز

  • accoster


    قاتل

  • assailer


    مزاحم

  • striker


    اسلشر

  • raider


    دشمن

  • invader


    معامله گر

  • rapist



  • murderer


  • intruder


  • slasher



  • traducer


antonyms - متضاد
  • defender


    مدافع

  • retaliator


    انتقام گیر


  • قربانی

لغت پیشنهادی

dealership

لغت پیشنهادی

viability

لغت پیشنهادی

artfully