identification
identification - شناسایی
noun - اسم
UK :
US :
اوراق یا کارت های رسمی، مانند پاسپورت شما، که ثابت می کند شما کی هستید
when someone says officially that they know who someone else is, especially a criminal or a dead person
وقتی کسی رسماً می گوید که می دانم شخص دیگری کیست، به خصوص جنایتکار یا مرده
وقتی چیزی را تشخیص می دهید یا دقیقاً کشف می کنید که چیست
عمل گفتن اینکه دو چیز بسیار به هم مرتبط هستند
احساس شدید همدردی با کسی که باعث می شود بتوانید احساسات او را به اشتراک بگذارید
عمل شناسایی و نامگذاری کسی یا چیزی
یک سند رسمی که نشان می دهد یا ثابت می کند که شما کی هستید
توانایی نام بردن یا تشخیص کسی یا چیزی
شناسایی نیز اثباتی است برای اینکه کسی یا چیزی کیست، معمولاً در قالب اسناد
an official card or document with your name and photograph or other information on it used for proving who you are
کارت یا سند رسمی با نام و عکس یا سایر اطلاعات روی آن که برای اثبات کیستی شما استفاده می شود
فرآیند شناخت کسی یا چیزی و بیان یا اثبات اینکه او کیست یا چیست
But such an identification was probably more than merely an exercise in wish-fulfilment by the ego on behalf of the id.
اما چنین شناسایی احتمالاً چیزی بیش از یک تمرین برای تحقق آرزوها توسط ایگو از طرف id بود.
وفاداری و همذات پنداری با آنها قوی خواهد بود، که با تداوم با قدیمی ها تقویت می شود.
همیشه تمرکز هویت زن واضح و پایدار است.
اجساد برای شناسایی به بیمارستان منتقل شدند.
برای شناسایی عناصر به شکل 3.2 و برای جزئیات نمونه ها به پیوست مراجعه کنید.
برای نوشتن چک در اینجا به دو مدرک شناسایی نیاز دارید.
I have focused attention on identification with the society as being the most characteristic attitude thus expressed by citizens.
من توجه خود را بر همذات پنداری با جامعه به عنوان مشخصه ترین نگرش شهروندان متمرکز کرده ام.
This leads to the identification of a Ratner myth the removal of which is rather less supportive of him.
این منجر به شناسایی اسطوره رتنر می شود که حذف آن کمتر از او حمایت می کند.
This identification of level of measurement will be invaluable later on when the researcher begins the analysis of data.
این شناسایی سطح اندازه گیری بعداً زمانی که محقق تجزیه و تحلیل داده ها را آغاز می کند بسیار ارزشمند خواهد بود.
However since rhyme monitoring involves word identification it will also show the same context effects as word monitoring.
با این حال، از آنجایی که نظارت بر قافیه شامل شناسایی کلمه میشود، اثرات متنی مشابه با نظارت بر کلمه را نیز نشان میدهد.
شناسایی قربانیان تصادف کار طولانی و دشواری بود.
Accurate identification of these birds is difficult.
شناسایی دقیق این پرندگان مشکل است.
هر محصول دارای یک شماره برای شناسایی آسان است.
The vehicle's identification number is stamped on the engine.
شماره شناسایی خودرو روی موتور حک شده است.
Biometric identification methods include fingerprints and facial recognition scanners.
روش های شناسایی بیومتریک شامل اثر انگشت و اسکنرهای تشخیص چهره است.
فقط یک شاهد میتوانست شناسایی مثبت کند.
The hospital had mixed up the patients' identification tags.
بیمارستان برچسب های شناسایی بیماران را به هم ریخته بود.
The early identification of children with special educational needs is very important.
شناسایی زود هنگام کودکان با نیازهای آموزشی ویژه بسیار مهم است.
Can I see some identification please?
آیا می توانم مدارک شناسایی را ببینم، لطفا؟
برای رای دادن، قانون فلوریدا نیاز به یک شناسه عکس با امضا دارد.
her emotional identification with the play’s heroine
همذات پنداری عاطفی او با قهرمان نمایشنامه
همذات پنداری فزاینده آنها با مبارزه برای استقلال
شناسایی دموکرات ها توسط رأی دهندگان با مالیات های بالا
شناسایی شاهدان عینی آنقدر که ما فکر می کنیم قابل اعتماد نیست.
My only means of identification was my cheque book.
تنها وسیله شناسایی من دفترچه چکم بود.
سیم های قرمز و سیاه برای شناسایی مدارهای خاص استفاده می شود.
در موارد تجاوز به خرما عملاً هیچ خطر شناسایی اشتباه وجود ندارد.
having their picture taken for identification purposes
گرفتن عکس از آنها برای اهداف شناسایی
همیشه مدارک شناسایی همراه داشته باشید.
آیا مدرک شناسایی دارید؟
یکی از مسافران نتوانست هویت خود را ارائه دهد.
پلیس هویت آنها را بررسی کرد.
اکثر اجساد به شدت سوخته بودند و شناسایی آنها تقریبا غیرممکن بود.
از ما خواسته شد قبل از اینکه ماموران امنیتی به ما اجازه ورود بدهند، مدارک شناسایی نشان دهیم.
شناسایی قربانیان سقوط هواپیما هنوز کامل نیست.
از ما خواسته شد که در چک این فرودگاه مدارک شناسایی را نشان دهیم.
برای افتتاح حساب جدید، بانک از شما می خواهد که چهار شناسه را نشان دهید.
لطفاً می توانم مدارک شناسایی را ببینم؟
identification card/number/papers
کارت شناسایی / شماره / اوراق
A strict legal injunction was issued banning the publication of any material that might lead to the identification of the witnesses.
یک دستور قانونی شدید مبنی بر ممنوعیت انتشار هرگونه مطلبی که ممکن است منجر به شناسایی شاهدان شود صادر شد.
از شما خواسته می شود که پاسپورت خود را به عنوان مدرک شناسایی نشان دهید.
papers
اوراق
licence
مجوز
credentials
اعتبارنامه
warrant
حکم
شناسه
ID
گذرنامه
passport
اسناد
documents
مستندات
documentation
نشان
badge
گواهی
certificate
عکس کارت
photocard
منابع
references
دیپلم
diploma
برچسب زدن
گواهینامه
tag
عبور
testimonial
شهادت
کارت شناسایی
مدارک شناسایی
ID card
با حسن نیت
اثبات هویت
identification papers
امضای الکترونیک
identity papers
معرفی نامه
bona fides
اثبات صلاحیت
معرفی نامه ها
electronic signature
توصیه نامه
برچسب سگ
letters of introduction
dog tag
disapproval
رد
refusal
امتناع