allure
allure - جذابیت
noun - اسم
UK :
US :
یک کیفیت مرموز، هیجان انگیز یا مطلوب
کیفیت جذاب، جالب یا هیجان انگیز بودن
attraction, charm, or excitement
جذابیت، جذابیت یا هیجان
She was twenty-eight years of age with the kind of breathtaking allure normally associated with the cover of a glossy fashion magazine.
او بیست و هشت ساله بود و با آن جذابیت نفس گیر که معمولاً با جلد یک مجله مد براق همراه است، همراه بود.
Passing the test allows a character to sense that there is some magical allure or drawing-in effect here which is dangerous.
گذراندن آزمون به یک شخصیت اجازه می دهد تا احساس کند که در اینجا جذابیت جادویی یا اثر ترسیمی وجود دارد که خطرناک است.
برای من جذابیتی نداشت
آنها جذابیت اغوا کننده سایر بخش های آناتومی زن را ندارند.
زبانی چالش برانگیز که جذابیت شیرین میوه ممنوعه را با خود حمل می کند.
جذابیت پیپ، عود، لیر، فلوت.
اگر چیز دیگری برای خوردن نداشته باشید، تنقلات چرب به زودی جذابیت خود را از دست می دهند.
sexual allure
جذابیت جنسی
جذابیت شهر بزرگ
این کشور جذابیت خود را به عنوان مقصدی برای سرمایه گذاری خارجی از دست داده است.
این فیلم تمام جذابیت نوستالژیک پاریس دهه پنجاه را دارد.
او اشراف را دوست داشت: القاب همیشه برای او جذابیت داشتند.
the allure of working in television
جذابیت کار در تلویزیون
جذابیت صحنه او را دوباره به بازیگری کشاند.
چیزی جذاب در مورد موتور سیکلت وجود دارد.
درخواست
charm
افسون
fascination
شیفتگی
magnetism
مغناطیس
attraction
جاذبه
attractiveness
جذابیت
enchantment
طعمه
lure
glamourUK
charisma
شعبده بازي
glamourUK
کشیدن
magic
فریبندگی
اغوا کردن
seductiveness
زرق و برق ایالات متحده
allurement
اسیر شدن
enticement
قرعه کشی
glamorUS
pzazzUK
captivation
pizzazzUS
وسوسه
pzazzUK
اومف
pizzazzUS
دونده
temptation
جادوگری
oomph
پیتزا
duende
اغواگری
witchery
متقاعد کردن
pizazz
مداحی
seduction
بیا دیگه
bewitchment
مغناطیس حیوانی
persuasion
inveiglement
come-on
animal magnetism
repulsion
دافعه
repulsiveness
دافعه بودن
hideousness
شنیع
وحشت
atrocity
قساوت
frightfulness
ترسناک بودن
awfulness
وحشتناکی
dreadfulness
هیولا
ghastliness
وحشتناک بودن
monstrosity
بی رحمی
gruesomeness
توهین آمیز بودن
horridness
ناپاک بودن
grisliness
پستی
atrociousness
سرکشی
offensiveness
نفرت
foulness
زشتی
vileness
تنفر شدید
revoltingness
انزجار
repugnance
بیزاری
ugliness
ناخوشایند
revulsion
عدم جذابیت
disgust
درشتی
abhorrence
ضعف
unpleasantness
ناتوانی جنسی
unattractiveness
ناتوانی
grossness
ناسازگاری
weakness
عدم توافق
impotence
incapacity
disagreeableness
disagreeability