anvil
anvil - سندان
noun - اسم
UK :
US :
یک بلوک آهنی سنگین که بر روی آن قطعات فلز داغ با استفاده از چکش شکل می گیرد
a heavy block of iron on which heated pieces of metal are made into a particular shape with a hammer
یک قطعه آهنی سنگین که روی آن قطعات فلزی گرم شده با چکش به شکل خاصی در می آید
یکی از استخوان های کوچک گوش
ابزار کوچکی که به سندان الماس معروف است روی نیمکت قرار داشت.
مانند توپ، سندان الماس برای تقلید از شرایط شدید داخل زمین استفاده می شود.
تیغه فولادی ظریف با روکش نچسب است که عملکرد سندان دقیقی دارد.
جایی که ضایعات سنگ چخماق یافت می شود معمولاً سنگ های چکشی و شاید سندان سنگی وجود دارد.
High-pressure researchers are now using the anvil and the cannon to search for signs of these internal changes.
محققان فشار بالا اکنون از سندان و توپ برای جستجوی علائم این تغییرات درونی استفاده می کنند.
آنها جرقههایی را که از سندان کوچکم میبارید، گرفتند و من نتوانستم آن را عجیب تصور کنم.
He had an unshaven anvil chin, glittering eyes and a blonde-haired schoolteacher whose name was Maya.
او چانه سندانی تراشیده نشده، چشمانی درخشان و معلم مدرسه ای با موهای بلوند داشت که نامش مایا بود.
blacksmith
آهنگر
farrier
کشتی گیر
horseshoer
نعل اسب
plover
سهره
smithy
آهنگری
ironsmith
آهن ساز
shoer
نعل