booked
booked - رزرو
N/A - N/A
UK :
US :
ماضی ساده و ماضی از کتاب
ترتیب دادن یک صندلی، اتاق، مجری و غیره در یک زمان خاص در آینده
If a police officer referee, etc. books someone they write down the person's name in an official record because they have done something wrong
اگر یک افسر پلیس، داور و غیره کسی را رزرو کند، نام آن شخص را در پرونده رسمی می نویسند زیرا کار اشتباهی انجام داده است.
دو بلیط برای دیدن «کارمن» برایمان رزرو کردم/دو بلیت برای دیدن «کارمن» برایمان رزرو کردم.
او یک میز چهار نفره در رستوران مورد علاقه آنها رزرو کرده بود.
ویل در پرواز عصر به لس آنجلس صندلی رزرو کرد.
به ما توصیه شد اگر میخواهیم اتاق بگیریم زودتر رزرو کنیم.
آنها برای عروسی خود یک گروه موسیقی جاز رزرو کردند.
هتل/رستوران/تئاتر به طور کامل رزرو شده است (بالا) (= تمام اتاق ها/میزها/بلیت ها گرفته شده است).
من می خواهم بروم اما رزرو شده ام (= ترتیب انجام کارهای دیگر را داده ام) تا آخر هفته.
فوتبالیستی که در یک بازی دو کارت زرد دریافت می کند از زمین مسابقه اخراج می شود.
My grandmother was booked for speeding last week.
مادربزرگ من هفته گذشته به دلیل سرعت غیرمجاز رزرو شد.