brutality
brutality - وحشیگری
noun - اسم
UK :
US :
رفتار ظالمانه و خشونت آمیز، یا رویدادی که شامل رفتار ظالمانه و خشونت آمیز است
رفتاری که بسیار بی رحمانه یا خشونت آمیز است و هیچ احساسی نسبت به دیگران نشان نمی دهد یا عملی از این دست
عمل یا رفتاری که ظالمانه و خشن است
About 30 policemen and warders swapped stories during the inaugural meeting about discrimination and brutality in their services.
حدود 30 پلیس و نگهبان در جلسه افتتاحیه درباره تبعیض و وحشیگری در خدمات خود با یکدیگر صحبت کردند.
The sentence was carried out with great brutality, and his head was placed on London Bridge amidst general rejoicing.
این حکم با وحشیگری شدید اجرا شد و سر او در میان شادی عمومی بر روی پل لندن گذاشته شد.
در آن زمان رژیم صدام در سراسر جهان به وحشیگری و تجاوزگری اش شناخته شده بود.
این قتل ها یک عمل وحشیانه بی عقل بود.
فراموش کردم اضافه کنم که امروز صبح هم متوجه وحشیگری بدوی شما شدم.
وحشیگری میلوسویچ آنها را وادار کرد تا هدف خود را بیشتر بیان کنند.
فعالان حقوق مدنی از خشونت پلیس وحشت زده شدند.
او همچنین نگران بود که بی رحمی زندگی سیاسی به من آسیب برساند.
General Leclerc's troops had shown great skill and speed Gracey said, but much unnecessary brutality.
گریسی گفت که سربازان ژنرال لکلرک مهارت و سرعت زیادی از خود نشان داده بودند، اما بی رحمی بسیار غیرضروری.
police brutality
خشونت پلیس
بی رحمی زندگی در زندان
وحشیگری های جنگ
وحشیانه سخنان او
مشاهده این همه وحشیگری نسبت به زندانیان باعث سختی آنها نشده بود.
تماشای وحشیانه فیلم اغلب سخت است.
cruelty
ظلم
savagery
وحشی گری
inhumanity
غیر انسانی
barbarity
بربریت
viciousness
شرارت
atrocity
قساوت
heartlessness
بی مهری
sadism
سادیسم
ruthlessness
بی رحمی
barbarousness
شیطان پرستی
savageness
حیوانیت
fiendishness
سختی
atrociousness
تشنه خون
bestiality
وحشیگری
barbarism
خواستگاری
harshness
بی عاطفه
brutishness
خشونت
mercilessness
شنیع
wickedness
قتل
bloodthirstiness
ferocity
wantonness
callousness
pitilessness
inhumanness
cruelness
fierceness
animality
heinousness
murderousness
beastliness
kindness
مهربانی
benignity
خیرخواهی
compassion
رحم و شفقت - دلسوزی
gentleness
ملایمت
good-heartedness
خوش دلی
humaneness
انسان دوستی
humanity
بشریت
kindheartedness
ابراز همدردی
sympathy
زیبایی
tenderheartedness
لطافت
niceness
خیریه
kindliness
خونگرمی
benevolence
سود رسانی
tenderness
نرمی دل
رحمت
warmheartedness
سخاوت
beneficence
احساس
softheartedness
دلسوزی
mercy
نوع دوستی
generosity
حسن نیت
قلب
commiseration
خوش خیم بودن
compassionateness
روت
altruism
بشردوستی
goodwill
خوبی
بزرگ دلی
benignancy
ruth
philanthropy
goodness
bigheartedness