afield
afield - دوردست
adverb - قید
UK :
US :
یک فاصله طولانی / طولانی تر
پکیج تور نمرده بود، بازار و دورتر رفته بود.
The epicentre was near Bishops Castle in Shropshire, but the shaking was felt as far afield as the intensity 2 area.
مرکز زمین لرزه در نزدیکی قلعه بیشاپز در شراپشایر بود، اما لرزش تا منطقه ای با شدت 2 احساس شد.
Looking ahead some of the best options further afield include a fly-drive to Florida for 14days for an amazing £249.
با نگاهی به آینده، برخی از بهترین گزینههای دورتر شامل پرواز به فلوریدا به مدت 14 روز با 249 پوند شگفتانگیز است.
وقتی دورتر سفر می کنید، متوجه می شوید که هیچ یک از این چیزها درست نیست.
اگر می خواهید مناطق بیشتری را کاوش کنید، می توانید ماشین کرایه کنید.
مردم از نقاط دوردستی مانند فرانسه به لندن رفت و آمد می کنند.
ما محصولات خود را به کشورهایی مانند ژاپن و کانادا صادر می کنیم.
دانشجویان ما از اروپا، آسیا و حتی مناطق دورتر می آیند.
aright
درست است
درست
خوب
rightly
به درستی
correctly
براستی
دقیقا
مناسب
بی عیب و نقص
accurately
کاملا
fitly
بدون اشتباه
appropriately
عادلانه
duly
خیلی خوب
بدون اشکال
suitably
به ترتیب مقتضی
faultlessly
مستقیما
aptly
روی پول
شایسته
unerringly
بدون نقص
justly
نابجا
انفجار در
نقطه روی
squarely
decently
without flaws
fittingly
appositely
bang on