aftershock
aftershock - پس لرزه
noun - اسم
UK :
US :
شوک کننده
بهت زده
تکان دهنده
ضد ضربه
به طرز تکان دهنده ای
یک زلزله کوچک که پس از زلزله بزرگتر اتفاق می افتد
اثرات یک اتفاق تکان دهنده
a sudden movement of the earth's surface that often follows an earthquake and is less violent than the first main movement
حرکت ناگهانی سطح زمین که اغلب به دنبال زلزله رخ می دهد و نسبت به اولین حرکت اصلی خشونت کمتری دارد.
a sudden movement of the earth’s surface that often follows an earthquake and is less violent than the first main movement
شوک دوم مثل پس لرزه این بود که این پول را هم نمی گیرند.
جنگ و پس لرزه های آن تأثیر عمیقی بر مردم اینجا و خارج از کشور گذاشت.
نیکولا جیاندومنیکو گفت که به نظر می رسد در آخرین پس لرزه سنگ های بیشتری از سقف و نما سقوط کرده است.
Nicola Giandomenico said it appeared more stones fell from the roof and the facade during the latest aftershock.
من روزها پس لرزه این مقاله را احساس می کنم.
برای مقابله با پس لرزه، آقای پرز با انجام اصلاحات اقتصادی دردناک خود را منفور کرده است.
To cope with the aftershock, Mr Perez has made himself unpopular by bringing in painful economic reforms.
پس لرزه ها هر بار سه برابر تشدید می شوند.
سومین پس لرزه جنگ شش روزه در نیمی از جهان دورتر، در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد.
او هنوز می لرزید، پس لرزه های کوچکی از هیجان در درونش می لرزید.
این منطقه متحمل یک رشته پس لرزه به بزرگی 6.3 در مقیاس ریشتر شد.
زمین لرزه اولیه با پس لرزه های متعددی همراه بود.
شکل. اگر حزب در انتخابات دیگری شکست بخورد، یک پس لرزه واقعی (= اثر قدرتمند) رخ خواهد داد.
foreshock
پیش لرزه