afterward
afterward - پس از آن
N/A - N/A
UK :
US :
چای خوردیم و بعد مدتی در باغ نشستیم.
آنها از هم جدا شدند و به زودی / اندکی بعد جین کشور را ترک کرد.
شنا کردیم و بعد مدتی در ساحل دراز کشیدیم.
afterwards
پس از آن
subsequently
متعاقبا
بعد
بعد از
thereafter
بعد از آن
سپس
در نهایت
به تازگی
latterly
در نتیجه
ensuingly
پشت
داخل
intra
دیر
به زودی
روی آن
thereon
در دنباله این
زمان دیگری
post hoc
بعد ها
post hoc
بعد از این
و به دنبال آن
در زمان بعدی
thereupon
به موقع
پایین خط
پایین جاده
در زمان مناسب
کم کم
consequently
afore
پیش از این
در پیش
antecedently
از قبل
anteriorly
به صورت قدامی
قبل از
beforehand
زودتر
earlier
قبلا
سابق
formerly
قبلا، پیش از این
به طور مقدماتی
preliminarily
جلو
precedently
زود
sooner
یک بار
fore
تا کنون
قبلی
در دوران باستان
ante
در زمان های گذشته
hitherto
قبل از آن
آن زمان
heretofore
در آمادگی
aforetime
قبل از الان
anciently
جلوتر از زمان
قبل از این
earlier on
چند لحظه پیش
in readiness