airworthy
airworthy - قابل پرواز
adjective - صفت
UK :
US :
هواپیمایی که قابلیت پرواز داشته باشد برای پرواز امن است
هواپیمایی که قابلیت پرواز داشته باشد به اندازه کافی برای پرواز ایمن است
هواپیمای قابل پرواز هواپیمای است که در شرایط کار ایمن و ایمن برای پرواز باشد.
برای توصیف هواپیمایی که برای پرواز امن است استفاده می شود
حتی خدمه اعزام شدند تا مشخص کنند که آیا هر یک از هواپیماها قابلیت پرواز دارند یا خیر.
Seven engine changes and numerous on-the-spot overhauls were accomplished to keep the aircraft airworthy.
هفت تغییر موتور و تعمیرات اساسی متعدد در محل برای حفظ قابلیت پرواز هواپیما انجام شد.
موجود بیچاره باید تعجب کرده باشد که چه خبر است، زیرا قبلاً کاملاً قابل پرواز بود!
یک فروند کاتالینا به نام PBY-5A N6108 برای استفاده در فیلم اجاره شد و ظاهراً به هاوایی پرواز کرد.
Two of the T-Birds will be kept in airworthy condition for the Museo do Ar, flying on special occasions only.
دو تا از T-Birds در شرایط پروازی برای Museo do Ar نگهداری می شوند و فقط در مناسبت های خاص پرواز می کنند.
Too numerous to list here individually, most were of early-1980s, vintage and had not been airworthy for some time.
خیلی زیاد است که نمیتوان آن را بهصورت جداگانه فهرست کرد، اکثر آنها مربوط به اوایل دهه 1980 بودند، قدیمی بودند و برای مدتی قابل پرواز نبودند.
Spitfire restorations to airworthy status have notoriously exceeded initial estimates of timing and cost irrespective of start point condition.
بازسازی های اسپیت فایر به وضعیت قابل پرواز بدون در نظر گرفتن شرایط نقطه شروع، به طرز چشمگیری از تخمین های اولیه زمان و هزینه فراتر رفته است.
unflyable
غیر قابل پرواز