apron
apron - پیشبند
noun - اسم
UK :
US :
a piece of clothing that covers the front part of your clothes and is tied around your waist, worn to keep your clothes clean especially while cooking
یک تکه لباس که قسمت جلوی لباس شما را می پوشاند و به دور کمر شما بسته می شود و برای تمیز نگه داشتن لباس هایتان مخصوصاً هنگام آشپزی استفاده می شود.
سطح سخت یک فرودگاه که هواپیماها روی آن چرخیده، بارگیری، تخلیه و غیره می شوند
قسمتی از صحنه تئاتر که جلوی پرده است
a piece of clothing that you wear over the front of other clothes to keep the clothes clean while you are doing something dirty such as cooking or cleaning
تکه لباسی که در جلوی لباس های دیگر می پوشید تا لباس ها را تمیز نگه دارید در حالی که کار کثیفی انجام می دهید، مانند آشپزی یا تمیز کردن
بخشی از فرودگاه که در آن هواپیما چرخانده می شود یا کالاها در آن قرار می گیرند
بخشی از صحنه تئاتر که در جلوی پرده قرار دارد
a piece of clothing worn over the front of other clothes to keep them clean when doing a dirty or messy job esp. cooking
یک تکه لباس که در جلوی لباس های دیگر پوشیده می شود تا هنگام انجام یک کار کثیف یا نامرتب، آنها را تمیز نگه دارد، به ویژه. پخت و پز
او وقت داشت دست هایش را بشوید و دستکش های لاستیکی و پیش بندش را در بیاورد.
انگار یکی گردنبند و پیش بند مروارید جون کلیور را روی مدونا گذاشته است.
Sarah finished the washing-up and taking off her apron, folded it and placed it in one of the table drawers.
سارا شستن را تمام کرد و در حالی که پیشبندش را درآورد، آن را تا کرد و در یکی از کشوهای میز گذاشت.
پیشبندش را درآورد و از زیرزمین به طبقه بالا رفت تا ولخرجی را به ایرنا پیشنهاد کند.
Our dive bombers found numerous carrier-type aircraft lined up on the apron of the field and quickly set them ablaze.
بمب افکن های غواصی ما هواپیماهای متعددی از نوع ناو را پیدا کردند که روی پیش بند میدان صف کشیده بودند و به سرعت آنها را به آتش کشیدند.
یکی از آشپزها با توجه به پیشبند سفید وارد شد.
به طور کلی
pinafore
پینفور
pinny
سنجاق
bib
پیشخوان
پوشش
حفاظت
shield
سپر
smock
دود کردن