artifact
artifact - غیرواقعی، ساختگی
noun - اسم
UK :
US :
املای دیگری از مصنوعات
املای ایالات متحده از مصنوع عمدتاً انگلستان
یک شی، مانند یک ابزار، که در گذشته ساخته شده است
تاریخ گذاری یک سکه یا یک مصنوع با تعیین تاریخ بافتی که در آن یافت می شود یکسان نیست.
بلندگو مرد این یک مصنوع و یک ساعت آفتابی در حال کار است.
اما نرم افزار یک مصنوع فرهنگی دنیای مدرن است.
Egyptian artifacts
مصنوعات مصری
کاترینا یک خنجر از مجموعه مصنوعات گالری می گیرد و به ملاقات او می رود.
The large silk-screen paintings of the 1960s come very close to the hand-made artifact being composed almost entirely of ready-made images.
تابلوهای بزرگ ابریشم در دهه 1960 بسیار نزدیک به مصنوعات دست ساز هستند که تقریباً تماماً از تصاویر آماده تشکیل شده است.
نمی توان انتظار داشت که یک مصنوع ابسیدین تاریخ قابل اعتمادی را ارائه دهد.
اما هیچ رویا یا اثری به بزرگی کلمات او به چشم نمی خورد.
Now open to the public the Bunker is a symbolic artifact on the bridge from the past to the present.
پناهگاه که اکنون به روی عموم باز است، یک مصنوع نمادین روی پل از گذشته تا امروز است.
قرارداد
modernity
مدرنیته
newness
جدید بودن
اکنون