bedsit

base info - اطلاعات اولیه

bedsit - تخت خواب

noun - اسم

/ˈbedsɪt/

UK :

/ˈbedsɪt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bedsit] در گوگل
description - توضیح
  • a rented room used for both living and sleeping in


    یک اتاق اجاره ای که هم برای زندگی و هم برای خواب استفاده می شود

  • a rented room that has a bed table chairs, and somewhere to cook in it


    یک اتاق اجاره ای که تخت، میز، صندلی و جایی برای پخت و پز در آن وجود دارد

  • Polly thought she lived in a bedsit and that she was being ripped off.


    پولی فکر می‌کرد که در یک تختخواب زندگی می‌کند و او را می‌تراشند.

  • The move comes in the wake of the recent Echo Inquiry which exposed the potential danger in flats and bedsits.


    این اقدام در پی بررسی اخیر اکو انجام شد که خطر بالقوه در آپارتمان ها و تخت خواب ها را آشکار کرد.

  • When they bought it the upstairs had been made into bedsits.


    وقتی آن را خریدند، طبقه بالا را تختخواب کرده بودند.

  • True enough Morrissey disregarded his original bedsit self pity and began to write from the third person.


    به اندازه کافی درست است، موریسی ترحم اصلی خود را نادیده گرفت و شروع به نوشتن از سوم شخص کرد.

example - مثال
  • He lives in a tiny student bedsit.


    او در یک تخت دانشجویی کوچک زندگی می کند.

synonyms - مترادف

  • اپارتمان

  • bed-sitter


    پرستار تخت

  • bedsitting room


    اتاق خواب


  • تخت


  • اتاق


  • استودیو


  • آپارتمان استودیو


  • آپارتمان استودیویی

  • bachelor apartment


    آپارتمان مجردی

  • flatette


    پهن کردن

  • bachelor pad


    پد لیسانس

  • lodgings


    اقامتگاه ها

  • diggings


    حفاری ها

  • digs


    حفاری می کند

  • pad


    پد

  • tenement


    اجاره نشینی

  • rental


    اجاره ای

  • suite


    سوئیت

  • accommodation


    محل اقامت

  • rooms


    اتاق ها

  • chambers


    اسکان

  • lodging


    پنت هاوس

  • penthouse


    محل سکونت

  • residence


    گهواره

  • crib


    چهارم

  • quarters


    محله های زندگی

  • living quarters


    پد تصادف

  • crash pad


    واحد خانگی


  • پیاده روی

  • walk-up


    اتاق نشیمن

  • bed-sitting room


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

attestation

لغت پیشنهادی

wanton

لغت پیشنهادی

biennially