hapless
hapless - بدبخت
adjective - صفت
UK :
US :
unlucky
بد شانس
بدشانس و معمولاً ناراضی
unlucky
بزرگترین شرکت لیزینگ هواپیما در جهان اکنون تلاش خواهد کرد تا امتیازاتی را از دارندگان اوراق قرضه بدبخت خود بگیرد.
The world's biggest aircraft-leasing firm will now try to squeeze concessions from its hapless bondholders.
تصمیم گرفتم با یک نسخه اصلاح شده از شعار خدمات پارک های ملی، که برای سارقان بدبخت به روز شده است، راهنمایی شوم.
I decided to be guided by a modified version of the National Parks Service motto, updated for hapless burglars.
اما فرانک باسکوم، علیرغم تمام بیکفایتیهای خانوادگی و دلسوزی مفصلش، جالب و دوستداشتنی بود.
But Frank Bascombe, for all his hapless domestic incompetence and elaborate self-pity, was interesting and kind of likable.
چند کوهنورد بدبخت در طوفان برف گرفتار شدند.
آنها به این باتلاق آمدند و تیمی برای مجازات، آن جت های بدبخت نیویورک پیدا کردند.
برخی از آنها به دلیل شرایط ناگوار گم شدند.
بزرگان خسته دهه 1980 سرانجام از قربانیان بدبخت دهه 1960 انتقام می گیرند.
قربانیان بدبخت استثمار
غالباً قربانیان بدبخت هیچ هشداری مبنی بر اینکه سیل در راه است ندارند.
بسیاری از کودکان قربانیان بدبخت این جنگ هستند.
قربانیان بدبخت زلزله
unfortunate
مایه تاسف
unlucky
بد شانس
luckless
بی شانس
jinxed
جنجال زده
wretched
بدبخت
cursed
نفرین شده
doomed
محکوم به فنا
miserable
ناراضی
unhappy
غم انگیز
woeful
مات
forlorn
مارگزیده
snakebitten
بی فایده
infelicitous
نیش مار
snakebit
شش ضلعی
hexed
بازنده
loser
وودو
voodooed
غمگین شده
woebegone
نومید
hopeless
جونا
jonah
بد بخت
ill-fated
بد ستاره شده
ill-starred
تلاقی ستاره
star-crossed
شانس سخت
از شانس
گونی غمگین
sad sack
ماهی بیچاره
پشت هشت توپ
بر شانس
بدخلق
ill-omened
بی مناسبت
unpropitious
خوش شانس
auspicious
خوشحالی
opportune
مناسب
fortuitous
اتفاقی
fortunate
مشیتی
providential
سرگردان
felicitous
با صرفه
serendipitous
مبارک
advantageous
مورد علاقه ایالات متحده
blessed
مورد علاقه انگلستان
favoredUS
خوشحال
favouredUK
معقول
به موقع
propitious
در شانس
timely
ثروتمند
مبارک با موفق باشید
well-off
زیر یک ستاره خوش شانس متولد شد
با یک قاشق نقره ای در دهان متولد شد
ممتاز
دارای مزیت
privileged
موفق
advantaged
مقدر برای موفقیت
prosperous
مطلوب ایالات متحده
مطلوب انگلستان
ناموفق
favorableUS
بدبخت
favourableUK
unsuccessful
wretched
