markdown

base info - اطلاعات اولیه

markdown - نشانه گذاری

noun - اسم

/ˈmɑːrkdaʊn/

UK :

/ˈmɑːkdaʊn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [markdown] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • a markdown of 20%


    کاهش 20 درصدی

  • We're offering a ten percent markdown on selected items.


    ما برای موارد انتخابی ده درصد کاهش نشان می دهیم.

  • a 25% markdown on swimsuits


    25 درصد کاهش در لباس شنا

  • Rather than charging $24.50 and allowing room for price markdowns, they decided to market the shirts at a starting price of $19.50.


    آنها به جای اینکه 24.50 دلار دریافت کنند و فضایی برای کاهش قیمت ایجاد کنند، تصمیم گرفتند پیراهن ها را با قیمت اولیه 19.50 دلار به بازار عرضه کنند.

  • They are advertising markdowns of 50% on some fall clothes and other merchandise.


    آنها در حال تبلیغات 50 درصدی بر روی برخی از لباس های پاییزی و سایر کالاها هستند.

  • Retailers have been forced to take big markdowns to lure shoppers concerned about the economy.


    خرده‌فروشان مجبور شده‌اند برای جذب خریدارانی که نگران اقتصاد هستند، تخفیف‌های بزرگی انجام دهند.

  • The rest of the market rallied from an early markdown but trading conditions remained thin.


    بقیه بازار از یک رکود اولیه افزایش یافت اما شرایط معاملاتی ضعیف باقی ماند.

  • The fraud prompted a savage markdown of blue-chips in London.


    این کلاهبرداری باعث کاهش وحشیانه بلو چیپ ها در لندن شد.

  • It may be illegal for a broker not to disclose a markdown.


    ممکن است برای یک کارگزار غیرقانونی باشد که نشانه‌گذاری را فاش نکند.

synonyms - مترادف
  • discount


    تخفیف

  • depreciation


    استهلاک

  • devaluation


    کاهش ارزش


  • رها کردن

  • deflation


    کاهش تورم

  • concession


    امتیاز

  • slump


    سقوط

  • cut


    برش

  • deduction


    کسر

  • pullback


    عقب کشیدن

  • slash


    بریده بریده

  • cutting


    برش دادن

  • allowance


    کمک هزینه

  • write-down


    بنویس


  • کاهش


  • از دست دادن ارزش


  • نزول کردن


  • کاهش می یابد

  • rebate


    افسردگی


  • پایین آوردن


  • بی ارزش کردن

  • abatement


    صرفه جویی در

  • lowering


    تضعیف شدن

  • devaluing


    چانه زدن


  • شکسته شدن قیمت

  • diminution


    منها کردن

  • weakening


    اعطا کردن

  • bargain



  • subtraction



antonyms - متضاد
  • markup


    نشانه گذاری


  • افزایش دادن

  • increment


    افزایش


  • بالا آمدن

  • hike


    پیاده روی

  • boost


    تقویت

لغت پیشنهادی

lopsided

لغت پیشنهادی

Arab

لغت پیشنهادی

apparent