microcosm

base info - اطلاعات اولیه

microcosm - جهان کوچک

noun - اسم

/ˈmaɪkrəʊkɑːzəm/

UK :

/ˈmaɪkrəʊkɒzəm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [microcosm] در گوگل
description - توضیح
  • a small group society or place that has the same qualities as a much larger one


    یک گروه کوچک، جامعه، یا مکان که دارای همان ویژگی های یک گروه بسیار بزرگتر است

  • a small place society or situation that has the same characteristics as something much larger


    مکان، جامعه یا موقعیت کوچکی که دارای ویژگی های مشابه با چیزی بسیار بزرگتر است

  • The state has become a microcosm of the economic change that has gripped the nation.


    دولت تبدیل به یک عالم کوچک از تغییرات اقتصادی شده است که ملت را فرا گرفته است.

  • New Hampshire is hardly a microcosm of the United States.


    نیوهمپشایر به سختی یک عالم کوچک از ایالات متحده است.

  • The family is a microcosm of social existence for which our young are pre-adapted.


    خانواده یک عالم کوچک از وجود اجتماعی است که جوانان ما از قبل برای آن سازگار شده اند.

  • The wall is a microcosm of a city where art well and truly thrived.


    دیوار تصویری کوچک از شهری است که در آن هنر به خوبی و واقعاً رشد کرده است.

  • It was a fantastic microcosm, full of humour and savagery.


    این یک عالم کوچک فوق العاده بود، پر از طنز و وحشیگری.

  • The final game was the series in microcosm.


    بازی آخر سریال در عالم خرد بود.

  • In the beginning ecologists built simple mathematical models and simple laboratory microcosms.


    در آغاز، بوم شناسان مدل های ریاضی ساده و کیهان های کوچک آزمایشگاهی ساده ساختند.

example - مثال
  • The family is a microcosm of society.


    خانواده یک عالم خرد جامعه است.

  • The developments in this town represent in microcosm what is happening in the country as a whole.


    تحولات این شهر در جهان کوچک نشان دهنده آنچه در کل کشور در حال رخ دادن است.

  • The audience was selected to create a microcosm of American society.


    مخاطبان برای ایجاد یک عالم کوچک از جامعه آمریکا انتخاب شدند.

  • What’s happened to us is a microcosm of what’s happened to industry in America.


    آنچه که برای ما اتفاق افتاده است، تصویر کوچکی از آنچه برای صنعت در آمریکا اتفاق افتاده است.

synonyms - مترادف

  • مدل


  • نمایندگی

  • worldkin


    جهانی

  • miniature


    مینیاتوری

  • replica


    المثنی، کپی دقیق

  • simulation


    شبیه سازی

  • small-scale version


    نسخه در مقیاس کوچک

  • mini version


    نسخه مینی

  • miniature copy


    کپی مینیاتوری

  • version in miniature


    نسخه مینیاتوری


  • کپی 🀄

  • reproduction


    تولید مثل

  • imitation


    تقلید

  • duplicate


    تکراری

  • dummy


    ساختگی


  • شکل

  • facsimile


    فاکس

  • clone


    شبیه

  • lookalike


    تصویر


  • دو برابر


  • تجسم

  • effigy


    مجسمه

  • figurine


    شبیه به هم

  • look-alike


    کپی

  • copycat


    زنگ

  • statuette


    اسباب بازی

  • ringer


    زنگ مرده

  • toy


    مدل آزمایشگاهی، ماکت

  • dead ringer


  • statue


  • mock-up


antonyms - متضاد
  • macrocosm


    جهان کلان

لغت پیشنهادی

deliveries

لغت پیشنهادی

collate

لغت پیشنهادی

disconnection