adjudication

base info - اطلاعات اولیه

adjudication - قضاوت

/əˌdʒuːdɪˈkeɪʃn/

/əˌdʒuːdɪˈkeɪʃn/

family - خانواده

google image

description - توضیح

the act of judging a case competition or argument or of making a formal decision about something

عمل قضاوت در مورد یک پرونده، رقابت، یا استدلال، یا تصمیم گیری رسمی در مورد چیزی
the process or act of making an official decision about something especially about who is right in a disagreement

فرآیند یا عمل تصمیم گیری رسمی در مورد چیزی، به ویژه در مورد اینکه چه کسی در اختلاف نظر حق دارد

example - مثال

The case was referred to a higher court for adjudication.

پرونده برای رسیدگی به دادگاه عالی ارجاع شد.
The adjudication will be published tomorrow.

داوری فردا منتشر می شود.
the final adjudication and presentation of prizes

داوری نهایی و اهدای جوایز
The legality of the transaction is still under adjudication (= being decided) in the courts.

قانونی بودن معامله همچنان در محاکم قضایی در حال رسیدگی (=در حال تصمیم گیری) است.
His adjudication was later found to be faulty.

قضاوت او بعداً اشتباه بود.
Adjudication of the competition is the responsibility of the college.

مسئولیت داوری مسابقه بر عهده دانشکده می باشد.
This a widely respected judge in his specialist field - the adjudication of planning disputes.

این یک قاضی بسیار محترم در زمینه تخصصی خود - داوری اختلافات برنامه ریزی است.
Your case is set to be heard by an adjudication panel.

پرونده شما قرار است توسط هیئت داوری رسیدگی شود.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد