amenable
amenable - قابلیت
adjective - صفت
UK :
US :
مایل به پذیرش آنچه کسی می گوید یا انجام می دهد بدون بحث و جدل
مناسب برای نوع خاصی از درمان
مایل به پذیرش یا تحت تأثیر قرار گرفتن یک پیشنهاد است
هیچ پیشنهادی مبنی بر اینکه هزینه های غیر دعوی قابل محاسبه با مالیات نیستند، ارائه نشده است.
او نگران تمرکز سریع بر روی مناطقی بود که بیشترین کاهش هزینه را دارند.
او در معرض نفوذ موذیانه نیست.
فرهنگ شرکتی چیزی نیست که به راحتی قابل کنترل یا دستکاری مدیریت باشد.
هیچ کس پیشنهاد نکرد که هزینه های غیر دعوی مشمول مالیات نیستند.
آنها سه فرزند بسیار مطیع داشتند.
مدیر بسیار مطیع بود: هیچ چیز مشکل زیادی نداشت.
به نظر می رسید که او بیشتر از همه با ایده من سازگار است.
شما باید او را متمایل به استدلال های منطقی بیابید.
«هملت» در بین نمایشنامههای شکسپیر کمترین قابلیت خلاصهسازی را دارد.
اگر توضیح دهید که چقدر پول صرفه جویی می کند، ممکن است او بیشتر با این ایده سازگار باشد.
آیا فکر میکنید مدیر جدید نسبت به پیشنهادات ما سازگارتر خواهد بود؟
او در معرض پیشنهاد بود و واقعاً برای بهبود خود سخت تلاش کرد.
compliant
سازگار
biddable
قابل مناقصه
acquiescent
رضایت بخش
obedient
مطیع
responsive
پاسخگو
accommodating
انطباق دادن
agreeable
قابل قبول
complaisant
شاکی
conformable
قانونمند
law-abiding
پذیرا
receptive
تعاونی
cooperative
آینده
forthcoming
الزام آور
obliging
قابل تحمل
tractable
چکش خوار
docile
قابل مدیریت
submissive
تسلیم شدن
malleable
انعطاف پذیر
manageable
متقاعد کننده
yielding
قابل انعطاف
pliant
مایل بودن
persuadable
قابل دستکاری
pliable
قابل اداره
تاثیر پذیر
manipulable
وظیفه شناس
adaptable
قابل کنترل
governable
impressionable
persuasible
dutiful
controllable
intractable
رام نشدنی
recalcitrant
سرکش
balky
بی رنگ
contrary
مخالف
contumacious
ترسناک
defiant
متعصب
disobedient
نافرمان
froward
بداخلاق
incompliant
ناسازگار
insubordinate
نافرجام
noncompliant
مزاحم
obstreperous
شورشی
rebel
نسوز
rebellious
ناآرام
refractory
غیر قابل تحمل
restive
عدم همکاری
unamenable
غیر قابل کنترل
uncooperative
یاغی، سرکش
ungovernable
نامناسب
unruly
با اراده
untoward
انعطاف ناپذیر
wayward
مولیش
wilful
سرسخت
willful
لجباز
inflexible
سر خوک
mulish
گردن سفت
obdurate
یک دنده
obstinate
pigheaded
stiff-necked
stubborn