apparatchik
apparatchik - آپاراتچی
noun - اسم
UK :
US :
مقامی که برای یک دولت یا سازمان دیگری کار می کند و بدون فکر دستورات را اطاعت می کند
یکی از اعضای وفادار و ارشد یک حزب سیاسی، به ویژه حزب کمونیست در اتحاد جماهیر شوروی سابق
When an apparatchik dies, his family can request a plot in one of several Moscow cemeteries informally reserved for the elite.
هنگامی که یک آپاراتچی می میرد، خانواده او می توانند در یکی از چندین گورستان مسکو که به طور غیررسمی برای نخبگان در نظر گرفته شده است، درخواست نقشه کنند.
دفاتر کوچک بودند و آپاراتچک ها بین اتاق ها می چرخیدند.
In others Communist apparatchiks remade themselves as nationalist autocrats, and stifled democracy in its crib.
در برخی دیگر، آپاراتچیهای کمونیست خود را بهعنوان خودکامههای ملیگرا بازسازی کردند و دموکراسی را در گهوارهاش خفه کردند.
همچنین درک این موضوع برای آپاراتچیک های پایه حزب بسیار سخت است.
The Praga became a favoured haunt for upwardly mobile apparatchiks, visiting VIPs and wedding parties.
پراگا به محل محبوبی برای دستگاههای موبایل بالادست، بازدید از افراد VIP و مهمانیهای عروسی تبدیل شد.
با این حال، تاریخ کلیدی برای آپاراتچیک های مجرب مهمانی امروز است.
The extremism of the antagonistic, Western post-Stalinist critic is mirrored in the extremism of the sycophantic Stalinist party apparatchik.
افراط گرایی منتقد متخاصم، غربی و پسااستالینیستی در افراط گرایی آپاراتچی حزب استالینیستی متعصب منعکس شده است.
functionary
کارگزار
رسمی
bureaucrat
بوروکرات
افسر
مدیر
mandarin
ماندارین
officeholder
صاحب دفتر
dignitary
بزرگوار
نماینده
کارمند
public servant
کارمند دولتی
office-holder
مسئول دفتر
office-bearer
کارمند دولت
civil servant
جک در دفتر
jack-in-office
حامل دفتر
office bearer
دارنده دفتر
office holder
منصوب
appointee
وزیر
سیاستمدار
مداد فشار دهنده
pencil-pusher
میز سوار
desk-jockey
مقام دولتی
خدمتکار دولت
government servant
کارگردان
سر
رهبر
رئیس
سرپرست
superintendent