assuredly
assuredly - مطمئنا
adverb - قید
UK :
US :
قطعا یا قطعا
confidently
با اطمینان
قطعا
به گونه ای که باعث یقین چیزی شود
هر گلفبازی که برای تور واجد شرایط شده بود، مطمئناً این امتیاز را به دست آورده و پرداخت کرده است.
We will have to involve the authorities before long but we can assuredly go there first and make our own inspection.
ما باید خیلی زود مقامات را درگیر کنیم، اما مطمئناً می توانیم ابتدا به آنجا برویم و بازرسی خود را انجام دهیم.
با این حال، همانطور که بیکاران مطمئناً می دانند، او می داند که هیچ چیز به سرعت اتفاق نمی افتد.
و او مطمئناً در سمت تجارت است.
این در واقع یک پیروزی پیری بود، زیرا کریکت هند غربی مطمئناً بازنده بود.
این رویداد مطمئناً از طریق کانال های غیررسمی در سراسر سیستم پرستاری اطلاع رسانی شده است.
برای حرکت دادن باله، خارها باید متحرک باشند. اینها مطمئنا نبودند.
مطمئناً تلاش آنها با شکست مواجه خواهد شد.
پس از ست اول ناامید کننده، نادال با اطمینان بازی کرد و به پیروزی رسید.
این مشکلات ممکن است تنها با پول حل نشود، اما مطمئناً بدون آن حل نخواهد شد.
These problems might not be solved by money alone but they will assuredly (= certainly) not be solved without it.
این مشکلات ممکن است تنها با پول حل نشوند، اما مطمئناً (= قطعا) بدون آن حل نمی شوند.
مطمئن
قطعا
undoubtedly
بی شک
مسلما
unquestionably
بدون شک
غیر قابل انکار
undeniably
به وضوح
doubtless
براستی
واقعا
به طور غیر قابل بحث
plainly
به آسانی
indisputably
بی چون و چرا
در واقع
incontrovertibly
غیر قابل بحث
بدون استدلال
incontestably
کاملا
بنابراین
inarguably
آرام
unarguably
بسيار خوب
مثبت
دستها پایین
forsooth
خیلی خوب
alright
مطمئنا
positively
البته
hands down
برای برخی
بدون شکست
به هر حال
