babe
babe - عزیزم
noun - اسم
UK :
US :
نوزادی
کلمه ای برای یک زن جوان جذاب
روشی برای صحبت کردن با یک زن جوان که اغلب توهین آمیز تلقی می شود
راهی برای صحبت کردن با کسی که دوستش دارید، به خصوص همسر یا شوهرتان
یک بچه کوچک
کلمه ای که می توانید هنگام صحبت با کسی که دوستش دارید مانند همسر، شوهر، شریک زندگی خود و غیره استفاده کنید.
a sexually attractive young person
یک جوان جذاب از نظر جنسی
یک نوزاد کوچک، یا یک روش محبت آمیز برای خطاب کردن به همسر، شوهر یا شخص دیگری که دوستش دارید
رکس مثل بچه ها خوابیده است.
جک اگر یک کودک بی واچ در صومعه می بود، نمی توانست بیش از این نامناسب به نظر برسد.
و من واقعاً آن بچه های بامزه را که به دنبال آن هستند، می کاوشم!
هی عزیزم حالت چطوره؟
براد خیلی بچه است.
به جز دیدار با تو، عزیزم، البته.
عزیزم
نوزاد
کودک
newborn
نوزاد تازه متولد شده
tot
کل
bairn
بایرن
toddler
کودک نوپا
neonate
نی نی
nipper
جوان
youngster
بامبین
bambino
کروبی
cherub
خزنده
crawler
بی گناه
پاپوس
papoose
اولی
preemie
دزدگیر
tacker
پرستاری
nursling
جوانه زدن
sprog
شیر دادن
suckling
کوچک
بچه
کوچولو
کودک تازه متولد شده
newborn child
عزیزم در آغوش
babe in arms
دسته ای از شادی
فرشته کوچولو
little angel
عروسک کوچولو
little darling
جوجه
little doll
از شیر گرفتن
chick
wean
