kid
kid - بچه
noun - اسم
UK :
US :
یک کودک
یک فرد جوان
توسط بزرگسالان برای خطاب به فردی که از آنها کوچکتر است استفاده می شود
یک بز جوان
چرم بسیار نرم ساخته شده از پوست بز جوان
گفتن چیزی که درست نیست، مخصوصاً به عنوان شوخی
شوخی کردن یا صحبت های خنده دار در مورد کسی دوستانه
به خودتان اجازه دهید چیزی را باور کنید که واقعیت ندارد یا بعید است
خواهر یا برادر کوچکتر کسی
در مورد چیزهای اطراف خود بسیار خوشحال و هیجان زده باشید و اغلب به آنها واکنش احمقانه و غیرقابل کنترلی نشان دهید.
گفتن چیزی به عنوان شوخی، اغلب باعث می شود کسی چیزی را باور کند که درست نیست
to be very happy and excited about the things around you and often react to them in a way that is silly and not controlled
باور کردن چیزی که درست نیست، معمولاً به این دلیل که می خواهید آن را درست باشد
یک کودک یا یک بزرگسال جوان
برادر یا خواهر بچه یک برادر یا خواهر کوچکتر است.
یک بز جوان یا چرم بسیار نرم که از پوست بز جوان درست شده است
اگر خودتان را مسخره کنید، باور دارید که چیزی که می خواهید حقیقت داشته باشد، درست است، اگرچه احتمالاً اینطور نیست
من چیزهای خوب یک بچه را به یاد دارم و او این را امشب نشان داد.
از بچگی با او مهربان بود.
خیلی به او سخت نگیرید - او فقط یک بچه است.
If you kid yourself you believe that something you want to be true is true although it probably is not
وقتی بچه بودم برای تیم شنا امتحان کردم.
جیمی بچه باهوشیه
تنها چیزی که همیشه می خواستم ازدواج و بچه دار شدن بود.
اما نیویورک دوستان من را دارد و حالا بچه من را دارد.
بچه های بزرگتر در مدرسه بودند و دو تا از خانم ها بچه های کوچکتر را به پارک برده بودند.
بیلی بچه پل اوبراین است، اینطور نیست؟
آیا می توانید امروز عصر از بچه ها مراقبت کنید؟
آن بچه با ژاکت آبی کیست؟
Billy is Paul O'Brien's kid isn't he?
آیا بچه دارید؟
بچه ها (= فرزندان شما) چطور هستند؟
یکسری بچه بیرون آویزان بودند.
یک باند/گروه بچه
college/school kids
بچه های کالج/مدرسه
بچه های خیابانی که برای زنده ماندن به نبوغ خود متکی هستند
داری مثل یه بچه کوچولو رفتار میکنی!
یادم می آید که در کودکی 6 ساله با مادربزرگم کتاب می خواندیم.
من مشتاقانه منتظر هستم تا به خانه و همسر و بچه ها برسم.
در اینجا چند راه جالب برای آموزش تغذیه سالم به فرزندانتان آورده شده است.
بچه ها عاشق بازی بیرون در گل و لای هستند.
این بازی برای کودکان در هر سنی طراحی شده است.
یک جفت دستکش سفید بچه
با دستکش بچه با او رفتار کنید - او بسیار حساس است.
این چیزهای بچه ها بود در مقایسه با آنچه در پیش است.
فیلم از ابتدا تا انتها چیزهای ناب کودکانه است.
علیرغم شش سال حضورش در سیاست، هنوز از نظر بسیاری به عنوان بچه جدید بلوک شناخته می شد.
اون بچه باهوشیه
او فقط یک بچه است. نمی توانید از او انتظار داشته باشید که بفهمد چه خبر است.
من به شدت برای بچه بیچاره متاسفم.
من سعی کرده ام فرزندانم را طوری تربیت کنم که به دیگران احترام بگذارند.
مثل بچه ها گریه می کرد.
بچه های بزرگتر بعد از ظهر هم درس داشتند.
آنها سه بچه را به فرزندی پذیرفته بودند.
آنها فقط یک دسته از بچه ها هستند.
ما هر دو می خواستیم بچه دار شویم.
یک بچه پولدار کوچک لوس
در حالی که من کار می کردم بچه ها را به پارک برد.
او فقط 16 سال داشت، واقعاً یک بچه بود.
What's up kid?
چه خبر بچه؟
وقتی آمدند باید او را می دیدی. او مثل یک بچه در مغازه شیرینی فروشی بود.
کودک
youngster
جوان
جوانان
juvenile
نوجوان
bairn
بایرن
عزیزم
kiddie
بچه
bambino
بامبین
نوزاد
cub
توله
nipper
نی نی
tot
کل
squirt
سرپیچ کردن
youngling
کودک نوپا
toddler
ماشین اصلاح
راه راه
جزئی
shaver
کمک کردن
babe
جوانه
stripling
دلهره
اسپرت
kiddo
جوانه زدن
whelp
ماپت
bud
brat
sprat
kiddy
sprog
moppet
sprout
بالغ
grown-up
بزرگ شده
grownup
مرد
زن
خانم
جنتلمن
فرد بالغ
grown-up person
زن بالغ
grown woman
رشد کرده است
mature woman
انسان بالغ
mature person
مرد بالغ
grown
بزرگتر
mature man
پیرمرد
grown man
نوزاد
grown person
ارشد
پیر
elder
مستمری بگیر
سالمندان
شهروند درجه یک
سالخوردگان
قدیمی
pensioner
افراد مسن
دختر
معلم
the aged
استاد