black-and-blue
black-and-blue - سیاه و آبی
N/A - N/A
UK :
US :
پوستی که سیاه و کبود است بر اثر ضربه، کبودی (=علامت تیره) دارد
با علائم تیره روی پوست شما ناشی از ضربه یا تصادف
(از پوست) در اثر جراحت دارای علائم تیره است
هر دو چشم سیاه و آبی هستند.
اما هیچ کس حق نداشت اینقدر بد باشد. حتی اگر پشتش سیاه و آبی بود.
بازوی خودش را نیشگون گرفت تا اینکه سیاه و آبی شد.
فکر می کنم باید برعکس می شد چون سر تا پا سیاه و آبی بودم.
در بازرسی بیشتر مشخص شد که او از کمر تا زانو سیاه و آبی بوده است.
اغلب آنها را سیاه و آبی می زدند یا با تیغ صورتشان را زخمی می کردند.
Williams again wore the provocative black and blue outfit that drew international attention when unveiled in the opening round.
ویلیامز مجدداً لباس مشکی و آبی تحریکآمیز را پوشید که هنگام رونمایی در دور افتتاحیه توجه بینالمللی را به خود جلب کرد.
جایی که بچه به من لگد زده بود پایم سیاه و آبی بود.
injured
مجروح
bruised
کبود شده
aching
دردناک
beaten
مورد ضرب و شتم
battered
کتک خورده
صدمه
maltreated
مورد بدرفتاری قرار گرفته است
ill-treated
بدرفتار شده
assaulted
مورد حمله قرار گرفت
abused
مورد سوء استفاده قرار گرفته است
squashed
له شده
crushed
خرد شده
thumped
ضربه زد
اصابت
thrashed
کوبیده شد
oppressed
مظلوم
harmed
آسیب دیده است
beat-up
ضرب و شتم
victimizedUS
قربانی ایالات متحده
misused
سوء استفاده شده است
tyrannizedUS
آمریکا ظالم شده
mistreated
بدرفتاری شده
downtrodden
ستمدیده
manhandled
دستکاری شده
victimisedUK
قربانی بریتانیا
tyrannisedUK
انگلستان ظالم شده
knocked about
زد در مورد
smacked
ضربه خورده
neglected
غفلت
tormented
عذاب داده
harassed
مورد آزار و اذیت قرار گرفت
