black-and-blue

base info - اطلاعات اولیه

black-and-blue - سیاه و آبی

N/A - N/A

https://dictionary.cambridge.orgN/A

UK :

https://dictionary.cambridge.orgN/A

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [black-and-blue] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • His arm was black and blue.


    دستش سیاه و آبی بود.

  • The fall left her leg all black-and-blue.


    سقوط پای او را تماماً سیاه و آبی کرد.

synonyms - مترادف
  • injured


    مجروح

  • bruised


    کبود شده

  • aching


    دردناک

  • beaten


    مورد ضرب و شتم

  • battered


    کتک خورده


  • صدمه

  • maltreated


    مورد بدرفتاری قرار گرفته است

  • ill-treated


    بدرفتار شده

  • assaulted


    مورد حمله قرار گرفت

  • abused


    مورد سوء استفاده قرار گرفته است

  • squashed


    له شده

  • crushed


    خرد شده

  • thumped


    ضربه زد

  • hit


    اصابت

  • thrashed


    کوبیده شد

  • oppressed


    مظلوم

  • harmed


    آسیب دیده است

  • beat-up


    ضرب و شتم

  • victimizedUS


    قربانی ایالات متحده

  • misused


    سوء استفاده شده است

  • tyrannizedUS


    آمریکا ظالم شده

  • mistreated


    بدرفتاری شده

  • downtrodden


    ستمدیده

  • manhandled


    دستکاری شده

  • victimisedUK


    قربانی بریتانیا

  • tyrannisedUK


    انگلستان ظالم شده

  • knocked about


    زد در مورد

  • smacked


    ضربه خورده

  • neglected


    غفلت

  • tormented


    عذاب داده

  • harassed


    مورد آزار و اذیت قرار گرفت

antonyms - متضاد
  • blushing


    خجالت زدگی


  • درخشان

  • cheerful


    بشاش

  • flushed


    برافروخته شد


  • خوشحال

  • radiant


    تابناک

  • rosy


    گلگون

لغت پیشنهادی

madman

لغت پیشنهادی

pleasure

لغت پیشنهادی

herself