bonfire
bonfire - آتش سوزی
noun - اسم
UK :
US :
یک آتش سوزی بزرگ در فضای باز، یا برای سوزاندن زباله یا برای مهمانی
آتش بزرگی که در بیرون برای سوزاندن چیزهای ناخواسته یا برای لذت ایجاد می شود
آتش بزرگی که در بیرون ایجاد می شود
بابا پشت گاراژ آتش می زد.
زنبورها در حال پرواز در آتش ... سربازان با سربازان جنگیدند.
یک نفر آتشی روشن کرده بود و ما دور آن نشستیم و مشغول گفتگو شدیم تا اینکه لباس هایمان را خشک کنیم.
آتش سوزی در دایره کوچکی از سنگ ها شعله ور شد.
آنها چوب های ضایعاتی، جعبه ها و دیگر آشغال ها را انباشته کردند و آتش بزرگی درست کردند.
با خواندن دعا، خود را در آتش اسیرکنندگانش انداخت.
در وسط آتش بزرگی ساخته شده بود.
آنها سپس شروع به روشن کردن آتش کردند و خوشحالی خود را ابراز کردند.
He dug his thumbs into the eyes, a red bonfire blazing at his chest and heard an underwater bubbling squeal.
شستش را در چشم ها فرو کرد، آتش قرمزی روی سینه اش شعله ور شد و صدای جیغ زیر آب را شنید.
روی تپه های شنی، آنگوس یک کبریت روی آتش گذاشته بود که ترق کرد، تف کرد و شعله ور شد.
آتش سوزی ساعت 7 بعد از ظهر روشن می شود و آتش بازی فقط 15 دقیقه بعد شروع می شود.
آتش سوزی و نمایش آتش بازی وجود خواهد داشت.
قبل از روشن کردن آتش به همسایه ها بگویید در صورتی که در باغ هستند.
ما یک آتش سوزی در ساحل درست کردیم.
beacon
فانوس دریایی
blaze
آتش
conflagration
آتش سوزی
فئو د شادی
pyre
سبک
feu de joie
موشک
لامپ
rocket
روشن کننده
lamp
پرتو
illuminant
شعله ور شدن
beam
فانوس
flare
امضا کردن
lantern
لودستار
رادار
lodestar
تابلو راهنما
radar
هلیوگرافی
balefire
هشدار
guidepost
راهنما
heliograph
چراغ هشدار
هشدار آتش
سیگنال آتش
خیلی سبک
نور هدایت
چراغ سیگنال
چراغ قوه
guiding light
مشعل
فلاش
flashlight
چراغ گاز
torch
flash
gaslight
