braise
braise - بریز
verb - فعل
UK :
US :
گوشت یا سبزیجات را به آرامی در مقدار کمی مایع در ظرف دربسته بپزید
غذا را به آرامی در ظرف در بسته در کمی چربی و مایع بپزید
Wild partridge and grouse take well to a variety of cooking methods, but roasting and braising are the most successful.
کبک و باقرقره وحشی به انواع روشهای پخت و پز خوب عمل میکنند، اما کباب کردن و آبپز کردن موفقترین روشها هستند.
همچنین با قرقاول برشته شده خوب است و در تضاد با بسیاری از غذاهای سرخ شده است.
And the horseradish potato puree, braised greens, Maytag blue cheese and port wine sauce are also praiseworthy.
و پوره سیب زمینی ترب، سبزی سرخ شده، پنیر آبی مایتاگ و سس شراب پورت نیز قابل ستایش هستند.
پخت طولانی در شراب باعث ایجاد طعم های غنی می شود.
در مورد غازهای وحشی مسن تر، پختن روش ترجیحی پخت و پز است.
رستوران استارز ساق بره آب پز با ترافل سیاه را با قیمت 24 دلار و پیراهن را به قیمت 15 دلار ارائه می دهد.
خرگوشهای جوان بهخوبی مرینیت و برشته کردن کمیاب را انجام میدهند. بزرگترها باید آب پز یا آب پز شوند.
Y.، بالهای مرغ یا دندههای کوتاهی هستند که با مالت قهوهای مالت پخته میشوند.
simmer
جوشیدن
boil
قابلمه
casserole
شکار غیرقانونی
poach
خورشت
stew
بخار
steam
پختن
نیم جوش
parboil
نوازش کردن
coddle
فریکاسی
fricassee
کباب
roast
نان تست
حرارت
grill
باربیکیو
toast
کبابی
سرخ کردن
barbecue
ذوب شدن
broil
مایکروویو
fry
پارچ
melt
دم کردن
microwave
درمورد
parch
جوشانده
brew
هسته ای
mull
شیب تند
decoct
تقلا
nuke
تفت دادن
steep
كاهش دادن
scramble
ادویه کاری
saute
سفید کردن
curry
blanch
