bake
bake - پختن
verb - فعل
UK :
US :
پختن چیزی با حرارت خشک، در فر
برای اینکه چیزی با گرم کردن آن سخت شود
برای پختن در داخل فر، بدون استفاده از مایع یا چربی اضافه
سخت کردن چیزی مانند خاک یا گل با حرارت دادن آن، معمولاً برای ساختن آجر
خیلی داغ شدن یا داغ شدن
غذای خوش طعم (= نه شیرین) که از مخلوطی از غذاها در تنور پخته می شود
کیک یا غذای شیرین دیگری که در فر پخته می شود
برای پختن در داخل فر
در دمای 190 درجه سانتیگراد به مدت 20-25 دقیقه بپزید.
نان پختند و تمام خانه بوی نان نو می داد.
freshly baked cookies
کوکی های تازه پخته شده
شکر را کف یک ظرف پخت بپاشید.
یخ زدن در شب، پخت و پز در روز، طوفان های یخ پس از آب شدن بهاره، همگی یک زیستگاه ناهموار را ایجاد می کنند.
Tip the mixture into the prepared tin and bake for 30 minutes or until the sponge is springy to the touch.
مخلوط را در قالب آماده شده بریزید و به مدت 30 دقیقه یا تا زمانی که اسفنج به حالت فنری درآید بپزید.
My grandmother baked her own bread.
مادربزرگم خودش نان می پخت.
آپارتمان ما در طبقه بالا در تابستان پخت می کند.
در زمانهای گذشته آجر را زیر نور خورشید میپختند.
آن را در پوسته پای پخته خنک شده پخش کنید.
روی سینی فر قرار دهید و در فر خیلی کم بپزید تا ترد شود.
یک لایه شکر روی یک ورقه پخت کوچک بپاشید.
سوفله ها را به مدت 12 دقیقه بپزید.
Bookstores are feeding the new appetite as publishers bake up hot loaves of fresh poetry collections.
کتابفروشی ها اشتهای جدید را تغذیه می کنند، زیرا ناشران نان های داغ از مجموعه های شعر تازه می پزند.
برای پختن نان/بیسکویت/کوکی ها
baked potatoes/apples
سیب زمینی پخته / سیب
بوی خوش پختن نان
نان در فر در حال پخت است.
I've been baking all morning.
من تمام صبح در حال پختن غذا هستم.
دارم برای الکس کیک تولد میپزم.
I'm baking Alex a cake.
من در حال پختن کیک برای الکس هستم.
آجرها را در کوره می گذارند تا بپزند.
خورشید زمین را سخت پخته بود.
نشستیم زیر آفتاب مشغول پختن غذا شدیم.
مایه کیک رو موقع پخت درست کردم.
یک سیب زمینی پخته
freshly baked bread
نان تازه پخته شده
در دمای 180 درجه سانتیگراد حدود 20 دقیقه بپزید.
به مدت 5-7 دقیقه در فر از قبل گرم شده بپزید.
یک ظرف پخت
a baking tin/tray
یک قالب/سینی پخت
a baking sheet/pan
یک ورقه پخت / تابه
It's baking outside.
بیرون در حال پخت است.
تو با اون ژاکت پشمی میپزی!
او یک پخت ماهی سالمون و کلم بروکلی خوشمزه درست کرد.
این طرز تهیه یک پخت ماهی تن ساده است.
بینندگان تصاویری از نان های خود را ارسال کرده اند.
لطفا شیرینی های خود را تا انتهای نیمکت بیاورید.
پختن
grill
کباب
roast
سر زدن
sear
باربیکیو
barbecue
رنگ قهوه ای
کبابی
broil
حرارت
نان تست
toast
ترد
crisp
فر
ترد کردن
crisp up
تف کباب شده
spit-roast
قورمه
pot-roast
پخت در فر
oven-bake
برشته خشک
dry-roast
سرخ کردن
fry
جوشیدن
boil
سوختن
مایکروویو
microwave
آواز خواندن
singe
ذوب شدن
melt
خورشت
stew
هسته ای
simmer
دست گرمی بازی کردن
nuke
تفت دادن
پنفری
saute
توری
panfry
زغال سنگ
griddle
بپز
charbroil