brow
brow - ابرو
noun - اسم
UK :
US :
قسمتی از صورت شما بالای چشم و زیر موهایتان
an eyebrow
یک ابرو
پیشانی (= قسمتی از صورت بالای چشم)
قسمت بالای تپه یا لبه چیزی مرتفع مانند صخره یا صخره
پیشانی (= صورت بالای چشم)
ابرو هم ابرو است.
Often has the aching brow of royalty resigned its crown, to be decked with the soothing chaplet of the shepherd swain.
غالباً پیشانی دردناک خانواده سلطنتی از تاج خود کنار میکشد تا با گلدسته تسکیندهنده سوئن چوپان تزئین شود.
یک انقباض از نگرانی روی پیشانی او سوسو زد.
شاخ های کوچک، مانند ماه نو، پیشانی صاف انسانی او را آراسته بود.
عرق روی پیشانی ام نشست، زیر بغلم جمع شد، جلوی کت و شلوارم را مرطوب کرد.
به سمت جلو، ابروی نئاندرتال او بیرون زده است و نورها و دوربین ها پر شده است.
خود صورت ناباورانه بود، ابروهای تیره چسبیده روی چشمان رنگ پریده او حلقه زده بودند.
صورتش در نمای نزدیک، مضطرب، سایه دار، ابروهایش درهم رفت.
پرستار پیشانی تب دارش را پاک کرد.
ابروهایش از تمرکز در هم رفت.
یک ابروی تیره از تعجب بالا رفت.
مسیر روی پیشانی تپه ناپدید شد.
ابروهایش با اخم دائمی گره خورده بود.
ابروهایش را با تمرکز گره زد.
او در زیر ابرویی درهم به بازدیدکنندگان خیره شد.
ابروهایش از عصبانیت تیره شد.
ابروهایش در حالی که مغزش را روی این سوال به هم می ریزد درهم رفت.
وقتی سرش را برگرداند موهایش روی پیشانی اش ریخت.
موهای خاکستری پشمالویش به آرامی روی پیشانی اش افتاده بود.
یک دسته از موهای سرگردان را از پیشانیاش کنار زد.
ابرویش را متفکرانه چروک کرد.
با شنیدن این جمله ابروهایش با اخم نگران به هم نزدیک شد.
با شنیدن این جمله ابروهایش به شدت به هم چسبید.
وقتی اسکناس را دید، ابرویش را بالا انداخت.
ابروی طعنه آمیزی را بالا انداخت.
همانطور که فکر می کرد ابرویش را چروک کرد.
در بالای تپه مکث کرد و پیشانی خود را پاک کرد (= عرق را مالید).
پیشانی تپه
عرق پیشانی اش را پاک کرد.
eyebrow
ابرو
monobrow
تک ابرو